آنتی ماسون & صهیون
چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:آرماگدون, :: 11:9 ::  نويسنده : رضا
آرماگدون

جنگی رخ خواهد داد که در آن تمام نیروهای خیر در برابر شر صف آرایی می کنند. جنگی اتمی که سراسر جهان را درگیر و شهرها را ویران می کند و انتهای آن باید منتظر ظهور بود. ظهور عیسی (ع).

 

 

این توصیفات تنها صحنه هایی از میان فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه تعریفی است از نبرد جعلی آخرالزمان به نام آرمگدون. نبردی که هر روز و هر سال، هزاران سطر و فیلم و برنامه و تبلیغ، مستقیم و غیرمستقیم به آن پرداخته می شود و حتی برخی مدعیان نیز آنرا با نبردهای آخرالزمان حضرت مهدی عجل الله یکی می کنند، ولی خودشان هم خوب می دانند که تفاوت این دو ره از کجاست تا به کجا!

آرمگدون چیست؟

آرماگدون واژه ای عبری است به معنای تپه شریفان یا کوه. تپه ای که در جنوب شرقی هیفا در قسمت شمالی کشور فلسطین قرار دارد و در محدوده کرانه های باختری رود اردن واقع شده است. گفته شده که در گذشته مکانی استراتژیک در مسیر و تقاطع شمال به جنوب و شرق به غرب بوده است. آنچه قابل توجه است اینکه این منطقه بسیار محدود و کوچک است. به هر حال آنچه مهم است اینکه امروزه این مکان به عنوان مکانی برای جنگ آخرالزمان بنیادگرایان انتخاب شده است. منطقه آرماگدون در غرب رود اردن و در میان الجلیل و السامره در دشت یزرعین قرار دارد. جاییکه حتی ناپلئون بناپارت نیز روزگاری درباره آن گفته که در آن بزرگترین نبرد جهان رخ می دهد.



آرمگدون، از مذهب تا سیاست

شاید اگر ساده نگاه کنیم آرمگدون و حرفهای پیرامون آن را مباحثی اعتقادی به حساب آوریم که عده ای منتظر ظهور عیسی (ع) از آن سخن می گویند. ولی با یک بررسی ساده نیز می توان به نتایجی دقیقا خلاف این امر دست یافت. حقیقتی که دیگر نه تنها رنگ و بویی از مسائل اعتقادی ندارد، بلکه پروژه ای تعریف شده است که توسط مسیحیان صهیونیست و یهودیان تعریف و اجرا شده است.

 

در کتاب مقدس مسیحیان تنها یک بار در مکاشفات یوحنا، فصل16، آیه 16، نسبت به این مکان سخن گفته شده است. به این صورت که:" ...و آنها را در جایی گرد آورد که به زبان عبرانی آرماگدون می نامند."

 

در عهد عتیق هیچ نشانی از این صحرا و واقعه آرماگدون وجود ندارد. پس تنها در رویای مکاشفات انجیل در عهد جدید یک بار آمده  و در منابع اسلامی همچون قرآن و روایات هیچ سخنی از آرماگدون بیان نشده است. حال آنکه در میان مجموعه عظیم روایاتی که در دست داریم تنها شش هزار روایت مختص به موضوع آخرالزمان و مهدویت می باشد اما همانطور که گفته شد نامی از این جنگ در این میان به چشم نمی خورد.

 

این ادعا وجود دارد که در نبرد مورد نظر دو نیرو با یکدیگر وارد درگیری می شوند که یکی نیروهای شر و بی ایمان می باشند که فرماندهی آنها را فردی به نام دجال بر عهده دارد که ضد مسیح است و شریکان او عبارتند از اعراب، مسلمان و حامیان روسی که ارتشی چهارصد میلیونی را تشکیل می دهند.

 

اما گروه مقابل نیروهای خیر می باشند که همان حامیان اسرائیل هستند که به رهبری مسیح وارد جنگ می شوند و اینان دارای خصوصیتی ویژه هستند و آن اینکه حامل نور و خیر و خوبی هستند. اما نتیجه جنگ این است که مسیح، اولین ضربه را با سلاح های کشنده ی خود، بر نیروهای شر وارد می کند و این ارتش را از بین خواهد برد، به گونه ای که گفته شده آنچنان حمام خونی به را افتد که تا افسار اسبان در آن فرو خواهد رفت.

 

نهایتا جنگ آرماگدون پس از آنکه دو سوم آنها در این نبرد از بین می روند،با ایمان آوردن یهودیان به مسیح، به عنوان منجی ایشان، به پایان خواهد رسید،. سپس مسیح، مومنان به خویشتن را همراه خود به آسمانها می برد و اینان از بالای آسمان در حالیکه در راحتی و خوشی هستند، نظاره گر نبرد آرماگدون خواهند بود و بعد از اتمام جنگ به همراه مسیح به زمین بازمی گردند تا برای مدتی طولانی زندگانی سرشار از سعادت و آسایش را سپری کنند.

 

اما اینکه چه کسانی به آرمگدون اعتقاد دارند و چگونه آنرا گسترش می دهند و بحث های گسترده دیگر، مواردی هستند که ازین پس در سلسله مقالات آرمگدون، به تشریح آنها خواهیم پرداخت.

 



ابلیسک چرا و چگونه بوجود آمد؟

نکته جالب توجه در مورد ابلیسک‌ها این است که این نمادهای پاگانیسم هم‌‌اکنون رواج بسیاری یافته‌اند و در سه قرن گذشته صدها ابلیسک در نقاط مختلف جهان ساخته شده است. شاید بتوان این سازه شرک‌آلود را جزو معدود نمادهایی دانست که تا بدین حد در میادین و اماکن مختلف جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمونه‌های مختلف ابلیسک‌ها را می‌توان در کشورهایی چون آمریکا، انگلستان و ... مشاهده نمود. مشهورترین ابلیسک دوران مدرن که در عین حال بزرگترین ابلیسک تاریخ نیز است، ابلیسک یادبود جرج واشنگتن، اولین رئیس‌جمهور آمریکا و از اعضای ارشد لژ‌های ماسونی، است که در قرن نوزدهم در آمریکا ساخته شد.

در اقصی‌نقاط جهان از مسجد بزرگ سلطان احمد ترکیه تا صحن کلیسای اعظم سنت پیتر در واتیکان و محوطه کاخ سفید آمریکا شاهد ستون‌هایی با رأی هرمی‌ شکلی هستیم که سر به فلک کشیده‌اند. این ستون‌ها نمادهایی از الحاد و پاگانیسم نزد ادیان باستانی مصر بودند که در بازه‌های مختلف زمانی تفاسیر مختلفی از آنها شده است. امروزه ابلیسک‌ها تبدیل به یکی از نمادهای مورد احترام فراماسونری و پیروان فرقه‌های شیطان‌پرستی شده و این گروه‌های در چند قرن گذشته سعی داشته‌اند که آنها را در جای جای جهان پراکنده سازند.

 

نگاهی به پیشینه نمایه ابلیسک

ابلیسک (obelisk) که برگرفته از واژه‌ای یونانی به معنای ستون برافراشته است یک بنای یادبود باریک با قاعده‌ای مربع‌شکل بوده که در بخش فوقانی آن یک هرم قرار داده شده است. بر ساس اساطیر مصر باستان این بنا با خدای خورشید یعنی "رع" (Ra) مرتبط می‌شد. بدین صورت که این نماد اشعه‌ای از اشعه‌های خورشید بود که به صورت سنگی درآمده است و "رع‌" الهه خورشید درون این سنگ قرار دارد. در زبان مصر باستان بر این بنا نام "تِجِن" (Tejen) نیز می‌نهادند، مصریان معتقد بودند بدنه بلند و باریک ابلیسک مظهر دفاع و محافظت و هرم رأسی بنا نیز مظهر دورکردن نیروهای منفی و باد و توفان است. ابلیسک در دورانی نیز نماد ازیریس(Osiris) شد. زیرا اعتقاد بر این بود که این الهه توانسته بر تمامی خدایان دیگر تفوق بیابد به همین دلیل دارای قدرت‌هایی از هر یک از خدایان دیگر شده بود و لذا ابلیسک، نمادی که متعلق به رع بود (خدای خورشید یا رب السماوات) نصیب ازیریس (خدای مرگ و دنیای زیرزمین) شد. نفس ازیریس، باع (Ba) به نام بانبجِت (Banebdjed) خوانده می‌شد و این باع بود که حیثیت و شخصیت و قدرت را برای ازیریس به همراه داشت و نماد بانبجت نیز قوچ بود و این دلیلی بود برای پرستش این حیوان توسط عده ای از مردم مخصوصاً در شهر مندیز (Mendes) در زمان باستان. از اینجاست که رابطه میان ابلیسک و فرقه‌های فراماسونی و ایلومیناتی آغاز می‌شود که در بخش‌های بعدی بدان خواهیم پرداخت.

در جلوی هر معبد مصری معمولا دو ابلیسک قرار داده می‌شد. ابلیسک‌های باستان معمولا به صورت یک تکه از سنگ ساخته می‌شدند در حالیکه ابلیسک‌های کنونی از قطعات مجزا ساخته و ممکن است، چنانکه در مورد ابلیسک یادبود جرج واشنگتن شاهدیم، دارای فضای درونی نیز باشند.

تصویر درب ورودی معبد لوخور که یکی از ابلیسک‌های آن باقی مانده‌اند

البته از دیگر تفاسیر در مورد اسطوره‌شناسی ابلیسک می‌توان به موردی دیگر نیز اشاره نمود: مردمان مصر باستان معتقد بودند اگر انسان نام خود را در جایی ثبت نکند بعد از مرگ انسان ناپدید خواهد شد. به همین علت هر کس سعی می‌کرد نام خود را در جایی ثبت نماید. فراعنه نیز نام‌های خود را در مکان‌های مختلفی ثبت می‌کردند که یکی از آنها ابلیسک بود. در حقیقت می‌توان گفت که ابلیسک هرمی است که بر روی یک ستون قرار داده شده است. این بخش فوقانی هرمی شکل قسمت اصلی بنا و نمادی مهم بود. تقدیم شدن ابلیسک به خدایگان خورشید در حقیقت بدین معنا است که هرم موجود در رأس آن تقدیم به خدا می‌شود تا نام اهداء کننده تا ابد باقی بماند. خطوط حکاکی شده بر روی ابلسیک به خط هیروگلیف می‌باشد و دربردارنده موضوعاتی همچون زندگی رع، سفرهای روزمره رع در آسمان ها و پیروزی‌ها و جشن‌ها است.

البته نمادها ابلیسک چه در دوران باستان و چه اعصار و قرون بعدی محدود به مصر نماندند. برای مثال رومی‌ها از ابلیسک‌های مصری تأثیر فراوانی گرفته و در بخش‌های مختلفی از امپراطوری خود این نمادها را بر پا داشتند که از میان آنها می‌توان به ابلیسک آرلس (Arles) در فرانسه، ابلیسک‌های شهر بنونتو در ایتالیا (Benevento)، ابلیسک تیتوس سکستیوس آفریکانوس (Titus Sextius Africanus) در مونیخ و یا ابلیسک‌های شهر روم در ایتالیا اشاره نمود. نمونه‌های ابلیسک را می‌توان در تمدن‌های آشور، امپراطوری اکسوم در نیجیریه، منطقه کرالا در سواح جنوبی هندوستان، امپراطوری بیزانس، بالاخص در کشور کنونی ترکیه، و یا حتی در پرو – ابلیسک تلوو (Tello) که در سال 1919 کشف شد – مشاهده نمود.

 

ابلیسک آرلس در فرانسه که در دوران امپراطوری روم ساخته شد و ابلیسک مسجد سلطان احمد استانبول

 

 

رواج ابلیسک‌ها در قرون مدرن

نکته جالب توجه در مورد ابلیسک‌ها این است که این نمادهای پاگانیسم هم‌‌اکنون رواج بسیاری یافته‌اند و در سه قرن گذشته صدها ابلیسک در نقاط مختلف جهان ساخته شده است. شاید بتوان این سازه شرک‌آلود را جزو معدود نمادهایی دانست که تا بدین حد در میادین و اماکن مختلف جهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمونه‌های مختلف ابلیسک‌ها را می‌توان در کشورهایی چون آمریکا، انگلستان، روسیه، ایتالیا، سوئد، فرانسه، اسکاتلند، ولز، رومانی، اروگوئه، ایرلند، پاکستان، سنگاپور، آرژانتین، نیوزیلند، ونزوئلا، اسرائیل، برزیل، پورتوریکو، جمهوری دومنیکن، بولیوی، صربستان، کانادا، جاکارتا، کره شمالی و فیلیپین مشاهده نمود. مشهورترین ابلیسک دوران مدرن که در عین حال بزرگترین ابلیسک تاریخ نیز است، ابلیسک یادبود جرج واشنگتن، اولین رئیس‌جمهور آمریکا و از اعضای ارشد لژ‌های ماسونی، است که در قرن نوزدهم در آمریکا ساخته شد.

 

ابلیسک بوئنس‌آیرس که در سال 1936 ساخته شده و در سال 2005 بازسازی گردید

 

 

اهمیت ابلیسک در فرامانسونری و آیین شیطان‌پرستی

همانگونه که قبلا نیز مورد اشاره قرار گرفت نفس ازیریس، باع به نام بانبجِت خوانده می‌شد و این باع بود که حیثیت و شخصیت و قدرت را برای ازیریس به همراه داشت و نماد بانبجت نیز قوچ بود و این دلیلی بود برای پرستش این حیوان توسط عده‌ای از مردم مخصوصاً در شهر مندیز در زمان باستان. و قوچ مندیز یا همان بانبجت، سپس تبدیل به بفومت (Baphomet) شد و بفومت مورد پرستش فرقه‌هایی از فراماسونری مانند شوالیه‌های معبد (Knights Templar) که در جنگ‌های صلیبی نقش ویژه‌ای داشتند، قرار گرفت. هم اینک بفومت مورد استفاده فرقه کابالا (Kabbalah) از فرقه‌های عرفان یهودی و فراماسونری است. بفومت یک بز است با نماد ستاره پنج ‌ضلعی (البته دقت گردد که ستاره پنج ضلعی در پرچم برخی دول اسلامی تمایز آشکاری با این ستاره دارد و صورت واژگون آن است) بر روی پیشانی که علامت کنونی شیطان پرستان و فراماسون‌ها می‌باشد. بفومت در نگاه کابالیستی در یک دست مرد و در یک دست زن است، هر دو دستش علامت هرمتیسم (Hermetecism) که یک دست به سمت ماه سفید(Geburah) و دست دیگر به سمت پایین به سمت ماه سیاه (Chesed) است که این علامت نشانده متعادل بودن رحمت و عدالت است. در بین دو شاخ بز بفومت یک شعله هوش(Intelligence) است. در محل آلت تناسلی بفومت یک میله وجود دارد که نشانه "زندگی بی پایان " آن (که نمادش ابلیسک می‌باشد) است و پستان‌های آن به اومانیسم تعبیر شده است.

 

بفومت، خدای شیطان‌پرستان

همانگونه که قبلا نیز گفته شد، این معماری هم اینک در سراسر اروپا و آمریکا در بسیاری از میادین اصلی شهرها به چشم می‌خورد. این موضوع در قرن 19 توسط فراماسون ها محقق شد. بدین ترتیب ابلیسک نمادی شد از قدرت عظیم فراماسونری در این قرن و این موضوع نشان دهنده عشق شدید و پنهانی فراماسون‌ها به این نماد شیطانی است. فراماسون‌ها علاقه بسیاری نیز به ازیریس و افسانه آن دارند. در این افسانه آمده است ازیریس پادشاه مصر با خواهرش آسیس(Isis)   ازدواج می‌کند. برادر ازیریس، سِت (Set)، برای به چنگ آوردن پادشاهی تصمیم به قتل برادر خود می‌گیرد، ست ازیریس را فریفت تا در صندوق طلایی پنهان شود ولی بلافاصله درب صندوق را قفل می‌کند و آن را در رودخانه نیل می‌اندازد. صندوق به شهر "بایبلوس" (Byblos) در سوریه کنونی می‌رسد و در حالی که حاوی بدن مرده ازیریس بود کنار یک درخت اقاقیا توقف می‌کند. آسیس به توطئه ست پی می‌برد و برای یافتن شوهر خود راهی می‌شود. آسیس خوابی می‌بیند مبنی بر اینکه می‌تواند شوهر خود را در بیبلس بیابد. آسیس بدن شوهر خود را می یابد و به مصر باز می گرداند ولی ست بدن ازیریس را می دزدد و آن را مثله می کند (به 14 قسمت تقسیم می‌کند) و هر قسمت را به گوشه‌ای از مصر می‌فرستد، چراکه می‌ترسید ازیریس دوباره زنده شود. آسیس دوباره برای پیداکردن قطعات بدن شوهرش به راه می‌افتد و تنها در یافتن یک قطعه ناموفق است، او هر 13 قطعه یافته شده را به خاک می‌سپارد. پسر ازیریس، هوروس (Horus) انتقام پدر خود را گرفته و عموی خود را می‌کشد. پسر دیگر ازیریس به نام آنوبیس(Anubis) پدر خود را زنده می کند. و اینک ازیریس به عنوان خدای مردگان شناخته می‌شود. تنها تکه‌ای از بدن ازیریس که یافت نشد، "آلت تناسلی " او بود که "ست " آن را در نیل انداخته بود و ماهی‌ها آن را بلعیده بودند. به خاطر این موضوع آسیس آلت تناسلی مصنوعی ساخته بود و در مصر فرقه ججای برای پرستش آن ایجاد شده بود. عده‌ای معتقدند که ابلیسک نمادی از همان بنایی است که آسیس آن را ساخته است.

 

خدای اوزیریس، خدای مردگان و جهان زیرزمینی، خدای محبوب فراماسون‌ها

 

 

نماد شیطان در مرکز مسیحیت جهان

ابلیسک ها بعد از سقوط امپراتوری روم تا رنسانس دیگر مطرح نشدند. مهمترین ابلیسک در روم (که مشهور به پایتخت ابلیسک ها است) در واتیکان مرکز مسیحیان کاتولیک جهان قرار دارد، بنایی به ارتفاع 5/25 متر که در سال 37 میلادی از مصر به این شهر منتقل شد، بعدها پاپ سیکستاس پنجم (Sixtus V) تصمیم به نصب این ابلیسک در میدان سنت پیتر (Saint Peter) روبروی کلیسایی به همین نام گرفت. پاپ در نظر داشت ابلیسک را به واسطه نصب صلیب بر روی هرم آن در تمام رم نمادی از تقدس بکند و آن ها را در مقابل تمام کلیساهای مهم شهر قراربدهد تا وسیله‌ای برای ترویج مسیحیت برای زائرین این شهر باشد. پاپ سیکستاس پنجم قبل از نصب ابلیسک در میدان سنت پیتر، ابلیسکی چوبی به جای آن قرار داد تا مراسم جن‌گیری از ابلیسک اصلی به پایان برسد و نصب آن در سال 1586 با به کارگیری 1000 مرد و 140 اسب خاتمه یافت.

اربابان کلیسا برای توجیه قرار گرفتن ابلیسک در میدان مذکور چنین می‌گویند: "برای کافران ، ستون هرمی شکل سنگی یک نماد خورشیدی است که نماینده یک جریان حیاتی بین آسمان و زمین ، راهی برای برقراری ارتباط به الهی بود.به عنوان یک اثر تاریخی بت پرست در بزرگترین میدان مسیحی ، آن را نمادی از انسانیت رسیدن به مسیح است." البته این ابلیسک نقش یک ساعت خورشیدی را نیز ایفاء می‌کند و بنا به گفته پاپ بندیکت شانزدهم: "آن ساعت آفتابی غول پیکر برای کمک به خاطر نشان کردن نماز همیشگی خود و روز مقدس در طول سال است."

 

نماد شیطان در پایتخت مسیحیت

 

 

 

انتقال دیگر ابلیسک‌ها توسط فراماسون‌ها

در قرن نوزدهم فراماسون‌ها ابلیسک را به عنوان تنها بنای یادبود ازیریس در معماری بسیاری از شهرهای تمدن غرب وارد کردند، این موضوع در زمان غارت مصر توسط ناپلئون به اوج خود رسید. پاریس اولین شهر در تمدن مغرب زمین بود که این معماری را درون خود جای داد. در سال 1830 محمدعلی نایب السلطنه مصر به پادشاه فرانسه ابلیسکی هدیه داد که اینک در میدان کنکورد (Place de la Concorde) در پاریس وجود دارد. این میدان در انقلاب فرانسه به نام میدان انقلاب خوانده می‌شد و محلی بود که انقلابیون سر اشراف و کشیشان را به گیوتین می‌سپردند.

 

ابلیسک میدان کنکورد که هرم آن به دستور شیراک طلاکوبی شد


حکاکی‌های روی این ابلیسک تعریف و تمجید از فرعون مصر است. در سال 1998 به دستور رئیس جمهور فرانسه ژاک شیراک هرم رأسی بنای ابلیسک را طلاکوبی کردند. در سال 1875 ژنرال جیمز الکساندر(Sir James Alexander) تصمیم به انتقال یک ابلیسک به لندن گرفت، دکتر اراسموس ویلسون (Erasmus Wilson) از فراماسون‌های معروف بود که هزینه انتقال و نصب ابلیسک را تقبل کرد. این ابلیسک توسط دو مهندس فراماسون به نام های دیکسون(Dixon) و استیفنسون (Stephenson) نصب شد. در سال 1878 کنار رودخانه تایمز (Thames) در لندن این ابلیسک نصب شد و به دلیل زحمت فراوان این جابه جایی و نصب به دکتر ویلسن لقب شوالیه اعطا شد. این ابلیسک به سوزن کلئوپاترا (Cleopatra's Needle) معروف است. همانطور که ذکر شد ابلیسک‌ها در مصر باستان به صورت دوقلو در دروازه معابد به کار می‌رفت،
جفت ابلیسک لندن توسط فراماسون‌ها به نیویورک منتقل شد و در پارک مرکزی شهر(Central Park) کنار موزه متروپلیتن (Metropolitan) در سال 1881 نصب شد. هزینه این نقل و انتقال بر عهدخ سرمایه دار و فراماسونر معروف ویلیام وندربیلت (William Vanderbilt) بود. در مراسم افتتاحیه پس از نصب این ابلیسک ارکستر 9/000 نفره فراماسونرها برنامه اجرا کردند و جسی آنتونی استاد اعظم،(Grand Master)   فراماسونری نیویورک در این مراسم سخنرانی کرد. در این سخنرانی آمده است مصر زادگاه علم (Science)، نجوم، ادبیات و هنر است و ما فراماسونرها باید به دنبال اصول خود در مصر باستان باشیم و آن اصول را احیا کنیم.

 

سوزن کلئوپاترا در لندن و ابلیسک دوقلوی آن در پارک مرکزی نیویورک

 

 

بزرگترین ابلیسک جهان چگونه بوجود آمد

البته در همین قرن نقشه یک ابلیسک عظیم در حال اجرا بود. از سال 1848 در شهرواشنگتن پایتخت ایالات متحده آمریکا اجرای این نقشه آغاز شد و این ابلیسک به یادبود جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا که از فراماسونرها بود"یادبود واشنگتن" (Washington Monument) نام گرفت.

 

نمایی از ابلیسک واشنگتن و کاخ سفید
 

در تشییع جنازه جرج واشنگتن در سال 1799 که طبق آداب و رسوم فراماسونری برگزار شد، هر فراماسونر یک شاخه درخت اقاقیا به روی تابوت واشنگتن می‌گذاشت که این سمبلی بود از بازگشت و زنده شدن ازایریس به امید زنده ماندن ابدی واشنگتن. در 1885 در سالروز تولد جرج واشنگتن این ابلیسک افتتاح شد. در سخنرانی این مراسم یک فراماسونر مهم گفت: "ما سازندگان جامعه انسانی هستیم و سنگ‌های این بنا مردان زنده‌ای هستند که ذهن‌هایشان با عشق الهی روشن شده است و قلب هایشان با یافتن این عشق پاک می‌درخشد و نفس‌هایشان امیدوار به زندگی ابدی مثل ازایریس است". وزن این بنا به 81/000 تن و ارتفاع آن به 555 متر می‌رسد. در حال حاضر این ابلیسک بزرگترین و بلندترین ابلیسک جهان می‌باشد. این بنا از کاخ سفید و کنگره آمریکا کاملاً دیده می‌شود. از زمان رونالد ریگان (Ronald Reagan) تمامی مراسم سوگندهای رئیس جمهوران در پای این بنا برگزار می‌شود. ساخت این بنا 1/300/000 دلار هزینه برمی دارد و وزن هرم رأسی آن 3/300 پوند است. ابلیسک واشنگتن به فاصله 900 متری غرب کنگره و 900 متری جنوب خانه اصلی فراماسونری است.
در زلزله‌ای که اخیرا در شهر واشنگتن رخ داد آسیب‌هایی به این نماد شیطانی وارد آمد. بنا بر گزارش‌های منتشره دولت آمریکا از چندین گروه مهندسی دعوت کرده است تا نسبت به تعمیر هر چه سریعتر این ابلیسک و مقاوم نمودن آن در برابر آسیب‌‌های احتمالی آتی تلاش نمایند.

 

 

حذف نماد شیطان از مراسم رمی جمرات در جایگزینی آن با یک دیوار

طی سالیان متمادی، حجاج خانه خدا در مراسم رمی جمرات به سوی ستونی شبیه به ابلیک سنگ می‌انداختند تا بدین ترتیب از شیطان برائت جسته و این رانده شده از ملکوت خدا را از دل‌های خود نیز برانند. در سال‌های اخیر و طی تصمیم آل سعود به بازسازی مکه، علاوه بر تخریب‌هایی که در بافت تاریخی کعبه روی داد و نیز ساخت و سازها مشکوکی که پیرامون اطراف مسجدالحرام انجام گرفتند، سه ستون شیطان نیز با یک دیوار جایگزین گردید. طراحی دیوار مراسم رمی جمرات بر عهده یک معمار صهیونیست به نام نورمن فاستر (Norman Foster) بود که طراحی و احداث تعداد زیادی ابلیسک را بر عهده داشته است. آیا این کار با هدف حفذ ستون ابلیسک مانند شیطان از سنگ‌های حجاج انجام گرفته؟

 

تصاویر ستون‌ها و دیوار‌های شیطان در مراسم رمی جمرات
 


چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:نقد فیلم سن پطرزبورگ,,! , :: 10:46 ::  نويسنده : رضا

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

 

توصیه می کنم حتماً این مطلب را تا انتها مطالعه نمایید، از حوصله ای که می کنید کمال تشکر را دارم ..

در ابتدا باید موضع خودم را برای دوستان کمی روشن کنم ، خدمت دوستان عرض کنم که بنده به شخصه ،همیشه با افراط گرایی مخالف بودم و هستم ، خصوصاً در مباحث مربوط به نمادشناسی و نمادگرایی فراماسون ها ،یادم می آید در یکی از وبلاگ ها، دوستی آمده بود و تصویری را بررسی کرده و چند نماد ماسونی که در آن بکار رفته بود را بیان کرده بود اما بنده هرچه دقت کرده بجز یک مورد چیز دیگری پیدا نکردم ، آن دوستی که درباره آن نمادها توضیح داده بود ،صحبتش بیشتر شبیه به نماد سازی بود تا اینکه آن نماد وجود داشته باشد ، این مطلب را خدمت دوستان عرض کردم که موضع خود را مشخص کنم و دوستان خوبم این مطلب را به بنده تذکر ندهند ،بنده مدت زیادی را در باب نمادشناسی و نمادگرایی فراماسون ها کار کرده ام ،بنده با بررسی هایی که در مورد این فیلم صورت دادم ،کوچکترین شکی ندارم که یک فراماسون در این مجموعه قرار داشته و علت استفاده از نماد های ماسونی در این فیلم ها کار او می باشد ،این فرد نماد هایی استفاده کرده که نظیر آن را در هیچ فیلم ایرانی دیگری ندیده اید ، بنده صحنه هایی در فیلم دیدم که برای بنده جای کوچکترین شکی را باقی نگذاشت که این ها کار یک فراماسون است که در مورد این صحنه ها صحبت خواهیم کرد ، اما این فیلم زنگ خطر را به صدا در آورد که این افراد در ایران چقدر بی شرم شده اند که علناً وارد صنعت سینمای ایران شده اند و کار به جایی رسیده که با وقاحت هرچه تمام تر و نترسی از این نماد ها استفاده می کنند

حالا این فرد دقیقاً چه کسی است ،بنده مطلع نیستم که بازیگر است ،تهیه کننده است ،کارگردان است ،نویسنده است و… ولی هر کسی هست فرد بسیار پر نفوذی باید باشد
این سخن تهیه کننده کار ، حمید اعتباریان است
تهیه کننده طراح هندسه فیلم است،یک تهیه کننده از انتخاب فیلمنامه و cast تا پایان پروژه و تا سال‌ها بعد در آن حضور دارد و اسمش دیده می‌شود. انتخاب فیلمنامه، انتخاب کارگردان و انتخاب بازیگران که به نظرم مهم ترین مورد است چون انتخاب غلط یک بازیگر می‌تواند فیلمی را زمین بزند
من می‌خواهم “سن پطرزبورگ۲″ را بسازم من می‌خواهم با این فیلم به هالیوود بروم

اما یک مقدمه خدمت دوستان عرض کنم و بعد در مورد فیلم صحبت کنیم
وقتی به عوامل فیلم نگاه می کنیم ،به نکات جالبی می رسیم ، می بینیم که چند نفر از تیم آقای مهران مدیری در این مجموعه نقش مهمی در کار دارند ، همانطور که می دانید آقای مدیری کارگردانی هستند که بیشترین نماد های فراماسونری را استفاده کرده اند و می کنند ، بنده نمی خواهم بگویم آقای مدیری یک فراماسون است ،نه !
اما استفاده او از نماد های ماسونی در کارهایش واقعاً بحث برانگیز است ، چون دوستان به موضوع نمادهای ماسونی در کارهای آقای مدیری پرداختند ،من دیگر به این موضوع نمی پردازم
از تیم آقای مدیری در فیلم سن پطرزبورگ ، پیمان و مهراب قاسم خانی به عنوان نویسندگان این فیلم هستند ، این دو برادر همیشه در کارهای آقای مدیری پای ثابت نویسندگی بوده اند ، آقای مهراب قاسم خانی فیلمنامه نویس این کار نیز هستند ، در این فیلم نقش دوم مرد را پیمان قاسم خانی بازی می کند و این دو برادر حضور بسیار پر رنگی در این مجموعه دارد

 

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

فیلم سن پطرزبورگ،پیمان قاسم‌خانی

«مهراب قاسم‌خانی» فیلمنامه نویس فیلم در مورد چگونگی شکل‌گیری طرح اولیه این فیلم اظهارداشت: در حقیقت طرح اولیه وجود نداشت چرا که تغییرات زیادی روی فیلمنامه اولیه شکل گرفت و من و «پیمان قاسم‌خانی» فیلمنامه را به سلیقه خود تغییر دادیم و نتیجه این شد که شما روی پرده دیدید
وی خاطرنشان کرد: قرار بود در نسخه اولیه «مهران مدیری»حضور داشته باشند
افخمی کارگردان فیلم در مورد سن پطرزبورگ گفته که سعی کرده این فیلم شبیه به طنزهای مهران مدیری شود
همانطور که می بینید ، با اینکه مدیری در این فیلم حضور فیزیکی ندارد ولی گویا دوستانش جای او را حسابی خالی کرده اند
و نفر دیگر آقای سروش صحت است که در اکثر کارهای آقای مدیری یا نویسنده است و یا بازیگر، حتماً آقای سروش صحت را می شناسید ، بنده می خواستم در مورد ایشان توضیح کاملی دهم اما به دلیل آنکه بحث طولانی می شود از پرداختن به آن خودداری می کنم فقط در همین حد بگویم که ایشان در کار چارخونه که کارگردان و نویسنده بودند ، مرتب آهنگ ۶۶۶ را در سریال قرار داده بود ، اگر وقتم آزاد شد در مورد چارخونه و آقای صحت تاپیکی ایجاد خواهم کرد

اما کمی در مورد افخمی کارگردان کار :
کمی در مورد کارهایش بیشتر بدانیم ، یکی از کارهای او به نام ( او یک فرشته بود ) را ساخت که در ماه رمضان پخش شد ،که موضوع فیلم مربوط به حضور فیزیکی یک شیطان در زندگی انسان ها بود ،همان چیزی که به کارگردانان هالیوودی دیکته شده که حضور اجنه و شیاطین را در زندگی انسانها به نمایش بگذارند
فیلم جنجالی دیگر او فرزند صبح است که در مورد زندگی امام خمینی (ره) می باشد که بحث های بسیاری بر سر این فیلم صورت گرفت ،اما گویا این فیلم بسیار تاسف برانگیز است
اما آنچه از همان آغاز نقدهای گسترده‏ ای را در پی داشت، داستان فیلم بود؛ داستانی که حول دوران کودکی امام ساخته شده و تصویری مجعول، مبهم و نامناسب از شخصیت امام ارائه می‏کند. در این فیلم دوران کودکی امام به گونه ای نشان داده شده که معلوم نیست این کودکی که به تصویر کشیده شده چگونه در آینده عارفی مثل امام خواهد شد ، روح الله هیچ تعلیمی نمی‏بیند و حتی از کنار قرآن خواندن دایه نیز بدون تفاوت عبور می‏کند.
فیلم جز بازیگوشی، تصویری دیگر از روح الله ارائه نمی‏کند
افخمی بعد از اتمام این فیلم که بعد از آن نوبت به تدوین این فیلم مانده بود به کانادا می رود و حسابی مسئولان فیلم را شاکی می کند ،جالب است بدانید که همین برنامه را هم سر فیلم سن پطرز بورگ می آورد و قبل از تدوین فیلم ، در یک سفر غیر منتظره و عجیب به کانادا می رود که تهیه کننده را بسیار عصبانی می کند
جالب است بدانید که افخمی برای ساخت فیلم جدیدش به کانادا می رفته و کار جدید او نامش ((فراموشخانه )) می باشد ، قطعاً دوستان در مورد این نام در ایران اطلاع دارند که فراموشخانه نام اولین لژ فراماسونری در ایران است که توسط میرزا ملکم خان تشکیل شد
این چند کار او واقعاً بحث برانگیز هستند ، ۱- فیلم ((سن پطرزبورگ )) که تا جایی که توانسته اند نمادهای فراماسونری استفاده کرده اند ۲- فیلم (( فرزند صبح)) که شخصیت امام را به صورت مجعول و نا مناسب به نمایش گذاشته اند ۳- فیلم (( او یک فرشته بود )) حضور فیزیکی یک شیطان در میان انسانها ۴ – فیلم آخرش که یک نام فراماسونری دارد به نام ((فراموشخانه))
دو کار دیگه هم دارد به نام (( روز فرشته )) و کار دیگر (( روز شیطان)) که آدم را یاد فیلم و کتاب دن بران به نام فرشتگان و شیاطین می اندازد که اتفاقاً (( روز شیطان )) افخمی ، از نظر موضوع فیلم ،خیلی شبیه به فیلم فراماسونری فرشتگان و شیاطین است
نمی خواهم بگویم او همان فراماسون فیلم است ، نه ، اما کارهای او واقعاً جای تامل دارند

اما در مورد فیلم و نمادهای فراماسونری در آن

همانطور که می دانید فیلم در مورد گنج نیکلای رومانوف است ، این گنج در اصل یک عقاب دو سر است که همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند ، عقاب دو سر به عنوان نماد یک فراماسونر درجه ۳۳ می باشد ، فراماسون ها دارای دو گروه هستند ۱- فراماسون های TEMPLAR (معبدی) ۲- فراماسون های HOSPITALER (بیمارستانی) ، در این دو گروه نماد و نشان ماسون بزرگ که درجه ۳۳ می باشد ،نماد عقاب دو سر است اما کمی متفاوت است

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

آرم کشور فدراسیون روسیه نیز آرم فراماسون های HOSPITALER یعنی عقاب دو سر است که این نماد در زمان (( بوریس یلتسین ) که یک فراماسون HOSPITALER بود به عنوان نماد این کشور انتخاب شد
ما در فیلم دقیقاً هر دو نوع عقاب را مشاهده می کنیم ،وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم می بینیم که در قضیه جنگ های صلیبی فراماسون ها که شوالیه های سیاه نام داشتند به دو گروه تقسیم شدند عده ای خود را شوالیه معبد خواندند و گروه دیگر که با رفتار شوالیه های معبد مخالف بودند خود را شوالیه هاسپی تالر خواندند که این افراد برای پرستاری از فقرا و بیماران بیمارستانی می سازند و به مداوای مجروحان می پردازند ، در این بین تزار روسیه نیز خود را جزء گروه شوالیه های هاسبیتالر معرفی کرد ، اگر به نشان سلطنتی تزارهای روسیه نگاه کنید ،عقاب دو سری را مشاهده می کنید که این نشان ،نشان شوالیه هاسپیتالر می باشد که در حال حاضر هم این نشان اصلی آنها می باشد ، این گروه در جزیره مالت زندگی می کنند و ظاهر قضیه این طور است که با فراماسون های معبدی مشکل دارند . این دو گروه در تمام مدت عمرشون در حال رقابت و حتی جنگهای خونین برای بدست آوردن قدرت بیشتر باهم بودن. ، اما اینها همه یک جنگ زرگری می باشد و پشت قضیه چیز دیگری است و اصطلاحاً همه سرو ته یک کرباس هستند ، گنج نیکلای رومانوف در این فیلم دقیقاً نماد ماسون های HOSPITALER می باشد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ!

 

رومانوف را ولادیمیر لنین، رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی که یک فراماسون معبدی بود به قتل رساند و حکومت از شوالیه های مالتی به شوالیه های معبدی انتقال یافت

در این فیلم عقاب دوسر که نشان کاملاً ماسونی هست به عنوان یک گنج بسیار با ارزش به مخاطب معرفی می شود و با توجه به اینکه هرکسی علاقه به گنج دارد ، این نماد در ذهنش به عنوان نشان بسیار با ارزش ثبت و ضبط می شود ، در این فیلم به گونه ای از نمادهای ماسونی استفاده کرده اند که این نمادها در ذهن مخاطب به خاطر سپرده خواهد شد و اثر را بر فرد می گذارد که البته واقعاً حرفه ای این کار را انجام داده اند که در مورد آنها صحبت خواهیم کرد
در این فیلم تمام ماجرا حول این گنج و پسر رومانوف ،فرماسون مالتی می گذرد ، که واقعاً تاسف برانگیز است و نمادهای بکار رفته دیگر جای کوچکترین شکی را باقی نمی گذارد که یه فراماسون در این طرح وجود دارد ،البته امیدوارم یک نفر باشد

از تصویر روی قاب فیلم شروع می کنیم..

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسون ها در فیلم سن پطرزبورگ!

همانطور که در این عکس مشاهده می کنید امین حیای به صورت تک چشم نشان داده شده است ، و این تک چشم ، چشم راست است ، لازم است یک نکته را خدمت دوستان متذکر شوم ،قطعاً فردی که این نماد را طراحی کرده ، شهامت نداشته که چشم چپ را استفاده کند ،چون اگر این کار را می کرد ،تا الان حداقل ۲۰-۳۰ وبلاگ استفاده عوامل فیلم از تک چشم چپ را پوشش می دادند ،اما الان یک وبلاگ هم دیده نمی شود ، برای همین از چشم راست استفاده کرده ،با بررسی که بنده در باب نماد گرایی در ایران داشته ام متوجه شده ام که فراماسون های ایرانی، نمادهای ماسونی را با کمی تغییر استفاده می کنند که کمتر کسی متوجه آن شود به عنوان مثال ، شما جایی نمی بینید از چشم چپ استفاده کنند و غالباً از چشم راست استفاده می شود و مورد بعدی این است که بجای عدد ۱۱ از عدد ۱۰ استفاده می کنند ،همانطور که می دانید عدد ۱۱ نماد عدد خدای شیطانی ماسون ها است و عدد ۱۰ ،عدد خدای یکتا ،بنده بررسی هایی که کردم این عدد ۱۰ را در طرح های ماسونی ایرانی دیده ام ،اما عدد ۱۱ وجود ندارد ،علت این است که وقتی کسی طرح ماسونی را می بیند و کنار آن عدد ۱۰ وجود دارد ،می گوید اگر طرح ماسونی بود باید عدد ۱۱ وجود می داشت و برای همین کسی شک نمی کند که طرح ماسونی باشد ، لطفاً این مطلب را به خاطر داشته باشید جلوتر از آن استفاده می کنم
همانطور که می بینید از چشم راست استفاده شده و به صورت تک چشم ، اگر به پشت سر امین حیای دقت کنید پرتو های نور را اطراف آن مشاهده می کنید و اگر دقت کنید،خواهید دید که خورشید دقیقاً در پشت سر امین حیایی مخفی شده است ، در یک دلاری ما نماد تک چشم که به چشم هروس ( خدای خورشید) معروف است را مشاهده می کنیم و که پرتوهای نور دور آن وجود دارد و به تک چشم لوسیفر هم معروف است ،لوسیفر یعنی روشنی بخش ،فرد فراماسون در این فیلم دقیقاً همان تک چشم خدای هروس را نشان می دهد و دارد می گوید منظور از این تک چشم چیست
اگر به برج میلاد و برج های شهر سن پطرز بورگ در عکس دقت کنید ،خیلی شبیه به یک ابلیسک فانتزی هستند و هم یاد آور دو ستون بواز و جاشین هستند ،این فیلم فراوان از کدهای مشخصی استفاده کرده که این فرد ماسون خود را برای دوستانش معرفی کند
نکته مهم دیگر ، اگر به سه بازیگر دقت کنید می بینید هر سه در میان و روی ابرها نمایش داده شده اند ، در غرب زمانی که می خواهند خدایان باستان را به نمایش بگذارند آنها را در میان ابرها نشان می دهند ، دقیقاً در قسمتی از فیلم کد مربوطه را هم داده است ، در این صحنه خدایان باستان را در میان ابرها مشاهده می کنید ، این فیلم بسیار حرفه ای از کدها استفاده کرده ..

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ!

طراح ماسون این قاب سعی دارد بگوید این سه نفر خدا هستند ، وقتی به امین حیای دقت می کنیم به نکته بسیار جالبی پی می بریم و آن هم دست پنهان امین حیای است ، دوستانی که مطلب دست پنهان مردان جابولان را نخوانده اند ،اول این مطلب را بخوانید بعد ادامه نقد را مطالعه بفرمایند
دست پنهان ،در قدیم نشان فراماسون ها بود و این افراد با پنهان کردن دست خود در کتشان خود را معرفی می کردند ، در درجه خاصی از درجات فراماسون ها از این نماد (دست پنهان) استفاده می شود که خدای شیطانی این گروه ، جابولان است ،این خدای شیطانی در اصل از سه خدا شیطانی تشکیل شده است که دارای سه سر بر روی یک بدن است ،

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
بدانید و آگاه باشید!

در عکس دقت کنید می بینید که نحوه ایستادن این افراد گویا از رو عکس خدای سه سر جابولان انتخاب شده ، اگر به روبان قرمز رنگ دقت کنید می بینید گردن این افراد را به بدن حیایی پیوند می زند ، در کنار این سه نفر سه تا ابلیسک وجود دارد دوتا از ابلیسک ها کاملاً مشخص است ،اما ابلیسک امین حیایی همانطور که دستش مخفی است ،ابلیسکش هم مخفی است ( دست مخفی ، چشم چپ مخفی ،خورشید مخفی و ابلیسک هم مخفی ) دوستان دقت کنند بنده نماد سازی نمی کنم با دلیل مطلب را توضیح می دهم ، پایین اسم کارگردان فیلم به حرف ط دسته دار دقت کنید ، دسته آن بگونه ای طراحی شده است که شبیه به ابلیسک می باشد شاید دوستان بگویند این دیگر افراط گرایی است ، لطفاً کمی تامل کنید
بالای این دسته که شبیه ابلیسک است شما ۸ تا ستاره ۵ پر طلایی را مشاهد می کنید ،
بله همانطور که گفته شد بالای این دسته ابلیسک شکل ، ستاره ۵ پر طلایی مشاهده می شود ، وقتی گشتی در شهر سن پطرزبورگ می زنیم به مکان خاصی می رسیم ، آن مکان جایی است که ابلیسک شهر در آن مکان قرار دارد ، وقتی به این ابلیسک دقت می کنیم ، مطلب بسیار بسیار جالبی را پی می بریم و آن این است که بر فراز این نماد شیطانی یک ستاره ۵ پر طلایی قرار دارد ، اگر اشتباه نکنم این تنها ابلیسکی هست که بر بالای آن ستاره ۵ پر طلایی قرار دارد و ما می بینیم خیلی خیلی اتفاقی !!! چیزی شبیه به این ابلیسک در تصویر روی قاب این فیلم وجود دارد ، البته دوستان می دانند این اتفاقی است ،یک وقت دوستان تصور نکنند که این کار یک فراماسون است …

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تفکر تاثیر گرفته از عقاید ماسونی

 

ادامه دارد ...



چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, :: 10:39 ::  نويسنده : رضا

دست پنهان کاملا با تک چشم مطابقت دارد ،همانطور که خدمتتان گفتم وقتی چشم راست انتخاب می شود پس دست هم عوض می شود ، دست پنهان جابولان غالباً دست راست است ولی دست چپ هم استفاده می شده ولی خیلی کم ، کافیه عکس را mirror کنید عکس کاملاً ماسونی می شود

 
نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ…

 

دوستانی که دی وی دی این فیلم را تهیه کرده اند حتماً auto run ابتدایی را مشاهده کرده اند ،این اتوران حرفهای بسیار در خود دارد ،دوستان دقت کنند هنوز به فیلم نرسیدیم ، حساب نمادهای فیلم را بکنید
در این اتوران بخش های کوتاهی از فیلم نشان داده می شود که مدت آن ۶۰ ثانیه می باشد
همانطور که توضیح داده شد ،در این فیلم دو نوع عقاب دو سر نشان داده شد که هردو از نشان های فراماسون ها است ، مجسمه عقاب دوسری که در فیلم نشان داده می شود ،این عقاب نماد فراماسون های معبدی می باشد که فقط فراماسون های درجه ۳۳ از آن استفاده می کنند و آن را به گردن می آویزند ، یکی از فراماسون های درجه ۳۳ فردی است به نام آلبرت پایک (Albert Pike) او استاد بزرگ از گروه Luciferian بود ، از این فرد به عنوان طراح اصلی نظم نوین جهانی نام برده می شود و از طراحان اصلی جنگ های جهانی اول ،دوم و سوم است ،که قرار است جنگ جهانی سوم بین فراماسون ها و مسلمانان باشد
به گردن آویز این فرد دقت کنید ،عقاب دو سر را مشاهده می کنید

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
نقدی بر فیلم فیلم سن پطرزبورگ

فرماسون درجه ۳۳ دیگر که بسیار هم معروف است ، جرج واشنگتن می باشد ، عکس جرج واشنگتن ، هم بر روی اسکناس یک دلاری است و هم بر روی سکه یک دلاری ،همانطور که می دانید سکه یک دلاری به جهت یادبود جرج واشنگتن ضرب شد
در اتوران همانطور که گوشه هایی از فیلم نمایش داده می شود سه چیز از پایین تصویر می گذره ،۱- تعدای سکه و شمش طلاس ، ۲ – سکه ۱ دلاری است ۳- یک قطار شهری است
در اتوران این فیلم به مدت ۲ ثانیه از ۶۰ ثانیه، مجسمه عقاب دو سرنشان داده می شود و خیلی جالب است که می بینیم که سکه یک دلاری که عکس جرج واشنگتن بر روی آن مشخص است در همین زمان اندک با عقاب دو سر که نماد ماسون ۳۳ است تلاقی پیدا می کند ،دوستان تصور نکنند این امر کار کسی است ، این تلاقی خیلی خیلی اتفاق پیش آمده !!!!
اگر کسی از دوستان در باب نماد شناسی کار کرده باشند ، همین تصویر کافی است که پی ببرد این کار ،کار یک فراماسونر است و دارد کدهای خود را می دهد ، قطعاً خوش بین ترین فرد هم نمی تواند این تلاقی که در کمتر از ۲ ثانیه صورت گرفته را توجیه کند و بگوید اتفاقی بوده

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تصویر واقعی شیطان

این سکه یک دلاری ۲ بار از زیر تصویر اتوران عبور می کند ،دفعه دوم هم تلاقی جالبی دارد ، در دفعه دوم تصویر زمانی که می آید ،سکه ۱ دلاری جرج واشنگتن با تصویر کریم (محسن تنابنده ) که در فیلم فرزند یک فرماسونر است تلاقی پیدا می کند

جالب است بدانید که در اتوران ، شما تلاقی را نمی بینید که معنایی در خود نداشته باشد که این نشان از فردی در پس پرده است
چیز دیگری که در پایین تصویر عبور می کند یک قطار شهری است ، وقتی به بالای این قطار دقت می کنیم می بینیم چیزی بر فراز این قطار است که گویا دقیقاً یک پرگار است ، خیلی جالب طراحی شده که قسمت بالای پرگار شبیه حرف M هم هست ، به تلاقی قطار و تصویر پشتش دقت کنید ، دوباره دارد کدی را می دهد و از ما می خواهد به آن قسمت از فیلم که تلاقی دارد برویم

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

وقتی به قسمت مورد نظر در فیلم ،که در اتوران با قطار تلاقی دارد می رویم ، در قسمت پایین دقیقاً چیزی شبیه به نماد گونیا و پرگار را مشاهده می کنیم که دارد می گوید که آن چیزی که بالای قطار هست چه چیزی می باشد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

جالب تر هم می شود ، وقتی قطار حرکت می کند ، دقیقاً در مرکز گونیا و پرگاری که بالای قطار است حرف G قرار می گیرد ، آیا این هم اتفاقی است ، اگر به تصویر دقت کنید این حرف در آستین آقای صحت دیده می شود ، البته کمی کیفیت تصویر پایین است ولی اگر دوستان فیلم را داشته باشد خود می توانند آن را ببینند ، و برای تاکید اینکه آن حرف داخل گونیا و پرگار حرف G است ، زیر پای پیمان قاسم خانی حرف G قرار داده شده

یک تصویر مهم دیگر در اتوران می ماند که در فیلم توضیح می دهم
حالا نوبت فیلم است
در این فیلم ، نماد تک چشم به وفور استفاده شده است ، آنقدر زیاد این نماد نشان داده شده که دیگر کسی نمی تواند بگوید از فیلم های هالیوود کپی شده و قصدی در کار نبوده ،تک چشم نماد خدای شیطانی و جن واره فراماسون ها است که به تک چشم هروس خدای خورشید و یا تک چشم لوسیفر معروف است ، که همه این اسامی نامهای دیگر ابلیس است و ابلیس هم تک چشم است ، نماد عددی این خدای شیطانی عدد ۱۱ می باشد و در این فیلم توسط بازیگران فیلم ۱۱ بار نماد تک چشم دیده می شود و بازهم جای کوچکترین شکی را باقی نمی گذارد که یک فراماسون در این فیلم حضور دارد ، اگر دوستی در این مورد توجیهی داشت ممنون میشم ارایه بدهند ،احتمالاً از نظر برخی دوستان این هم تصادفی است !!!
دوستان دقت کنند که بین تصاویر فاصله است ، تصور نکنید که از یک تصویر ۲ بار عکس گرفته شده تا عدد ۱۱ جور شود

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ!

در ابتدای فیلم که معرفی بازیگران صورت می گیرد نکات مهمی وجود دارد ، در معرفی بهاره رهنما (همسر آقای پیمان قاسم خانی در خارج از فیلم) ما نماد تک چشم را می بینیم ، تعداد این چشم ها ۷ تا است و وقتی فیلم را بررسی می کنیم ،می بینیم از ۱۱ بار نماد تک چشم در فیلم ، ۷ بار را بهاره رهنما بازی کرده و تک چشم را نشان داده است ، این نشان دهنده دقت بالای کار است در نشان دادن نمادهای فراماسونی ،همانطور که می دانید ماسون ها دیوانه وار نماد گرا هستند

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تفکر تاثیر گرفته از عقاید ماسونی

در معرفی بازیگران به تک چشم ها دقت کنید ، شما ۱ تک چشم چپ می بینید و ۶ تک چشم راست و جالب است در فیلم هم بهاره رهنما ۶بار با تک چشم راست نشان داده شده و ۱ بار چشم چپ همانطور که گفته شد این نشان از دقت بسیار بالای کار است در نمادگرایی ماسونی و نشان از برنامه دقیق ، دستان پشت پرده در این فیلم است
بهاره رهنما یک گلی روی روسری خود دارد که ۵ پر است که ستاره ۵ پر را در ذهن تداعی می کند

در جایی از فیلم نماد تک چشم را بسیار حرفه ای به نمایش گذاشته شده که واقعاً جای تامل دارد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
بدانید و آگاه باشید!

در این صحنه شما فرشاد را می بینید که لباس تیم برزیل را پوشیده و این آرم شبیه به تک چشم است ،این صحنه چند ثانیه طول می کشد و دیالوگ هایی را دربر دارد ،در اینجا ذهن مخاطب آماده دیدن یک نماد تک چشم می شود و با دیدن آرم برزیل که شبیه تک چشم است ضمیر ناخودآگاه را آماده می کنند ، وقتی دیالوگ ها بیان می شود ،کمی تصویر جلو می رود و ما با صحنه جالبی مواجه می شویم

در کنار فرشاد نماد تک چشم از نوع چشم چپ را بر روی دیوار نشان می دهد و با حرکات و جابجایی چشم فرشاد بیشتر از قبل تک چشم روی دیوار جلب توجه می کند ،این صحنه در نشان دادن تک چشم انصافاً حرفه ای کار کرده بود
مورد بعدی از تک چشم های جایی است که دوباره فرشاد به صورت تک چشم نشان داده می شود ،اما این تک چشم خیلی حرف ها در خود دارد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تصویر واقعی شیطان

در اینجا گویا چیزی در چشم فرشاد فرو رفته ،دقت کنید به تصویر ، در اینجا فرشاد می خواهد وارد کلیسایی شود که دقایقی بعد در این مکان اعلام می شود کریم فرزند یک ماسون است ، پس با روش خاصی این شخصیت را وارد این مکان می کنند ، اگر به دست او دقت کنید ، مشاهده می کنید با دست خود یک کرناتو (دست شیطان) ایجاد کرده و آن را بر روی چشم چپ خود قرار داده ،شاید برخی بگویند این صحنه عادی است !! در جواب این عزیزان باید بگویم خود دوستان امتحان کنند و فرض را بگذارند چیزی در داخل چشمشان فرو رفته ،آن موقع چطور چشم خود را مالش می دهند ؟ بعد از این کار سعی کنند مثل فیلم عمل کنند ،خواهند دید که به دلیل استخوان بندی دو انگشت کوچک این کار ، کار سختی است و کسی اینطور چشمش را مالش نمی دهد پس از این کار قطعاً منظوری داشته اند ،کرناتو و تک چشم چپ از اصلی ترین نمادهای فراماسون ها است
در مورد کلیسا برای من خیلی عجیب بود که بر فراز کلیسا چیزی قرار داشت که هم شبیه به نماد صلیب بود و هم شبیه به نماد آنتی کرایست ( ضد مسیح )

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
حضور فراماسون ها در فیلم سن پطرزبورگ!

یکی دیگر از نمادهای ماسونی در فیلم سن پطرزبورگ ، همان جام مقدس است که بحث اصلی فیلم کد داوینچی بر سر این جام مقدس است که همانطور که مطلعید فیلم کد داوینچی از کتاب دن براون فراماسون ساخته شد و در این فیلم، افرادی فراماسون که به اعضای دیر صهیون موسوم هستند از آن جام مقدس حفاظت می کنند و این جام مقدس در یک کلیسا قرار دارد و در فیلم کد داوینچی گفته می شود که این شوالیه های معبد بودند که این جام مقدس را کشف کردند و همان ها از آن محافظت کردند !

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تصویر واقعی شیطان

در مورد همین نشان ماسونی دراین فیلم باید عرض کنم که این یک نمادگرایی بسیار خاص و عجیب است که با نشان دادن این جام دارند کد دیگری می دهند که باید فیلم کد داوینچی را دیده باشید تا متوجه این کد مخصوص در سن پطرزبورگ شوید
در فیلم کد داوینچی که یک فیلم فراماسونی است ، گروهی فراماسونری هستند به نام دیر صهیون که در ابتدا گفته می شود از گنج فراماسونری بسیار با ارزشی مراقبت می کنند که جلوتر مشخص می شود این گنج ،جام مقدس است اما در انتها فیلم مشخص می شود که منظور از جام مقدس همان نسب حضرت عیسی (علیه السلام) است و آن گروه فراماسون از نسل و فرزندان حضرت مسیح محافظت می کردند !!!
در فیلم سن پطرزبورگ می بینیم در ابتدا بحث گنج بسیار با ارزش می شود که این گنج هم مثل کد داوینچی گنج ماسونی است که همان عقاب دو سر است و گروهی وابسته به خاندان تزار ها که عضو فراماسون ها هستند از این گنج محافظت می کنند اما جلوتر معلوم می شود عقاب دوسری در کار نیست و این افراد در اصل محافظان نسل خاندان تزار روسیه هستند ، در کد داوینچی در داخل کلیسا مشخص می شود که جام مقدسی در کار نیست و آنجا نسب و نسل حضرت عیسی مشخص می شود و در سن پطرز بورگ هم در داخل یک کلیسا مشخص می شود که عقاب دو سری وجود ندارد و در آنجا نسل تزار های فراماسون مشخص می شود
شباهت دیگری نیز وجود دارد که رضای عزیز یادآوری کرد و آن هم کشته شدن یک پیرمرد که عضو گروه های مخفی هست در هر دو فیلم که هر دویه این پیرمردها چه در فیلم کد داوینچی و سن پطرزبورگ ،هردو از محافظان یک نسل هستند
واقعاً شباهت عجیبی دارند
می بینید چقدر حرفه ای از کد ها استفاده کرده اند

در این تصویر جام مقدس دیده می شود و پشت آن رهبر های ارتدوکس مسیحی را مشاهده می کنید که دارند نوع این جام را مشخص می کنند ،جالب است بدانید که برخی از رهبران بزرگ ارتدوکس عضو گروه های فراماسونری هستند ، کلاهی که بازیگران این فیلم به سر دارند، کلاهی است شبیه به کلاهی که یهودیان بر سر دارند که به کلاه ارتودوکسی معروف است

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

این تصویر همان نماد دو ستون بواز و جاشین است ،در نمادهای فراماسونری هر تصویری که این دو ستون قرار دارند در کنارش صفحه شطرنجی هم وجود دارد ،که در این تصویر هم صفحه شطرنجی کاملاً مشخص است ،خصوصاً اینکه یک ورودی هم در پشت دو ستون و صفحه شطرنجی قرار دارد که آدم را یاد ورودی پشت دو ستون بواز و جاشین در نمادهای ماسونی می اندازد
یکی دیگر از نمادهای شیطانی که با دست درست می شود ،عدد ۶۶۶ است که متاسفانه از این نماد هم دو بار استفاده شده ، معمولاً این نماد را خواننده های خارجی مثل لیدی گا گا زیاد استفاده می کنند و آن را بر روی یک چشم خود می گذارند ،که یاد آور هروس تک چشم ،خدای شیطانی آنها می باشد که عددش ۶۶۶ است

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

در این فیلم تا جایی که توانسته شده نمادهای ماسونی را گنجانده اند
نماد دیگر که در بین فراماسون ها ، از آن به عنوان قوی ترین نشانه نام برده می شود ستاره هگزوگرام یا همان ستاره شش پر است که از دو مثلث تشکیل شده که بر روی پرچم اسراییل نیز وجود دارد ،در این فیلم آن ستاره ۶ پر را کمی انحنا داده اند که کسی متوجه نشود

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
نماد پرچم اسرائیل !

در این فیلم ،این نشان منحوس را کسی روی لباس خود دارد که گویا هیچ اعتقادی به خدا ندارد، چون در فیلم گفته می شود ۸ بار خودکشی کرده است ! و اگر با دقت بیشتر به نوشته روی پیراهنش دقت کنید می بینید با نوشته روی پیراهنش دو مثلث بوجود می آید با سر جدا از هرم
همانطور که می دانید مثلث ۶ پر در فراماسونری از دو مثلث تشکیل شده که یکی از مثلث ها سرش به سمت بالاست و دیگر مخالف آن است ، بر روی پیراهن این فرد بوسیله نوشته ،ما دو مثلث مخالف را مشاهده می کنیم که دارد آن مثلث ۶ پر مشکی را بهتر معرفی می کند

یک تصویر در اتوران فیلم مانده بود که قرار بود در ادامه توضیح بدهم ،این تصویر در مورد همین ستاره ۶ پر است که دوباره یک کار حرفه ای در نشان دادن نماد ماسونی را در این فیلم مشاهده می کنیم

در اتوران ستاره ۶ پر روی لباس سفید مشخص است و وقتی فیلم اتوران به جلو می رود یک انطباق بسیار حرفه ای دیگری را مشاهده می کنیم ، می بینیم که دقیقاً در داخل ستاره ۶ پر یک چشم چپ ظاهر می شود

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
تصویر واقعی شیطان

اما آخرین نماد ماسونی ، که متاسفانه از آن استفاده شده همان عدد ۹۱۱ است ، فراماسون ها عدد ۱۰ را عدد خدا می دانند و عدد ۱۱ را عدد ابلیس و با حذف عدد ۱۰ در اصل خدا را نادیده می گیرند و با نشان ۹۱۱خدا شیطانی خود را نشان می دهند که در کنارش خدا (نعوذبالله ) وجود خارجی دیگر ندارد
پیش تر خدمت دوستان عرض شد که در ایران به جای عدد ۱۱ از ۱۰ استفاده می شود ، در این فیلم با تاسف بسیار این نماد نیز چند بار بکار رفته البته به صورت ایرانی آن یعنی۹۱۰
ابتدا با نشان دادن یک تصویر از این عدد در گوشه ای از فیلم ، ذهن مخاطب را آماده توضیح در مورد این عدد می کنند و جلوتر آن را توضیح می دهند
در فیلم های هالیوودی که می خواهند عدد ۹۱۱ را نشان دهند سعی می کنند آن را در جاهای مختلفی به صورت مخفی قرار دهند که یکی از ابزاری که توسط آن این عدد را نشان می دهند ساعت است ،غالباً در فیلم های هالیوودی که قصد نشان دادن عدد ۹۱۱ را دارند ساعت را روی ۹-۱۱ نشان می دهند ،

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!

در این فیلم در قسمتی نشان می دهد که فرشاد و کریم در حال تحویل گرفتن وسایل معتضد نیا هستند ،( معتضد نیا کسی است که به عنوان نگهدارنده نشان فرماسونی عقاب دوسر که متعلق به نیکلای رومانوف فراماسون بوده شناخته می شود) در این وسایل یک ساعت را می بینیم که روی عدد ۹۱۰ قرار دارد ..

این تصویر کمتر از ۱ ثانیه است و شاید شما آن را ندیده باشید ،اما در ذهن شما این تصویر ثبت می شود
کمی بعدتر، در فیلم سر این عدد بحث هم صورت می گیرد ،در خانه کتی ،فرشاد به کتی می گوید آیا می دونستی بین عدد۸ و ۹ یک عدد دیگر نیز وجود دارد (ولی شما آن را نمی دانید و این عدد را نادیده می گیرید ) ؟
حالا کتی چه کسی است ؟ یکی از افردای که باید به طور قطع عضو گروه فراماسونی باشد چون از نسل تزار های فراماسون مراقبت می کند ، مخاطب او است

فرشاد به او می گوید : اعدای که شما می شمارید اشتباه است !!! اصل اعداد اینطور است (از عدد۶ شروع به شمارش می کند ) ۶-۷-۸- باقر زاده – ۹- ۱۰ و می گوید شما یک عدد را بین ۸و ۹ حذف کردید
و در این محل از فیلم، متاسفانه یک بازسازی از عدد شیطانی ۹۱۱ می کنند
و برای تاکید بیشتر که نشان دهد واقعاً از این کار منظور داشته است در پشت صحنه فیلم دوباره این عدد را نشان می دهد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ!

دوباره عدد ۹و ۱۰ را کنار هم قرار داده جالب آن است که عدد ۹ را این بار بین دو عدد ۱ قرار داده است، اگر دقت کنید می بینید که با اعداد ۱-۰-۲ در این تصویر بازی شده که دارد می گوید به این اعداد توجه نکن تنها عدد غیر تکرار ۹ است و آن هم در وسط قرار داده شده که بیشترین توجه را به خود جلب می کند
در نوشته های آخر فیلم می بینیم که نوشته ها یک هرم ناقص تشکیل داده اند که بالای آن یک عقاب دو سر وجود دارد

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
قهوه تلخ و فراماسونری

در انتهای مطلب باید یک نکته بسیار بسیار مهم را خدمت دوستان عرض کنم ، بنده ۳-۴ روز هست که به تازگی قهوه تلخ را تهیه کرده ام و در حال دیدن این سریال هستم اما هنوز قسمت های ابتدایی را مشاهده کرده ام ،اما در همین قسمت های ابتدایی به مطالب بسیار عجیبی در دل سریال رسیدم که حدس بنده را از اینکه یک ارتباط خاص و مرموزی بین عوامل پشت پرده در دو مجموعه وجود دارد را به قطعیت رساند
همانطور که می دانید ، قهوه تلخ و فیلم سن پطرز بورگ بیشترین نمادهای فراماسونری را در سینما ایران به نمایش گذاشتند که قبل از آن سابقه نداشته که نشان از حضور افراد فراماسون در این دو فیلم و سریال می باشد
اما در مورد قهوه تلخ و ارتباط بسیار عجیب آن با فیلم سن پطرزبورگ ؛ حتماً خاطرتان هست که در مورد اعدادی که فرشاد برای کتی می شمارد ،خدمتتان مطالبی عرض شد ، فرشاد از عدد ۶ شروع به شمارش کرد ۷-۸-۹-۱۰ ، اما این اعداد چه ارتباطی با قهوه تلخ دارد ؟
از قسمت ۷ قهوه تلخ ،جهانگیر شاه به خاطر اینکه حالش بد می شود ، او را برای درمان به خارج می فرستند ،دوستانی که سریال را دیده اند می دانند کجا می فرستند ،بله به شهر سن پطرزبورگ ، و از قسمت ۷ قهوه تلخ بحث سریال همه اش درباره ی سفر جهانگیر به سن پطرزبورگ است و مدام در این قسمت و قسمت های بعدی اسم شهر سن پطرزبورگ به فراوانی تکرار می شود که شهر سن پطرز بورگ قشنگ است ، سرد است و…
قسمت ۸ هم بحث همین است تا در قسمت ۹ اتفاقات بسیار عجیبی می افتد جهانگیر شاه از سن پطرزبورگ آمده است و زنی را نیز با خود آورده تا بتواند بلاخره از این زن صاحب پسری شود که باعث می شود زنان شاه برای حذف این زنی که از شهر سن پطرزبورگ آمده تلاش کنند ، در همین قسمت اعلام می شود که این زن یک زن معمولی نیست و در اصل همسر تزار روسیه است و گفته می شود مادر نیکلای های روسیه نیز هست که خیلی اتفاقی یکی از آنها نیکلای رومانف فیلم سن پطرزبورگ است و در این قسمت بحث اصلی در مورد خانواده ی تزار و نیکلای های روسیه است و همه بدنبال کشف این حقیقت هستند که آیا این زن همسر تزار است یا نه ، این نکته را در قهوه تلخ ، مستشارالملک متوجه می شود ،مستشارالملکی که بدون کوچکترین شکی ، از شخصیت محمد علی فروغی فراماسون کپی شده است ، همانطور که می دانید یکی از اعداد مقدس فراماسون ها عدد ۹و عدد ۳۳ است ، شاهد هستیم که در قسمت۹ این مجموعه که بحث فقط بر سر خانواده ی نیکلای های فراماسون است در دقیقه ۳۳ مستشار الملک دست خود را در کتش پنهان می کند

نقد فیلم سن پطرزبورگ ..! نقد فیلم سن پطرزبورگ ..!
درجه سوم فراماسونری در فیلم سن پطرزبورگ

همانطور که گفته شد اصلی ترین نمادی که فراماسون ها برای معرفی خود در سالیان پیش استفاده می کردند پنهان کردن دست در کت بود که در قهوه تلخ در قسمت ۹ که بحث این قسمت بر سر چند فراماسون است ، مستشارالملک که از یک شخصیت فراماسون (فروغی) ساخته شده ، دست خود را در کت پنهان می کند آن هم در دقیقه ۳۳
آن هم لحظه ای که دارند در مورد مادر نیکلای های فراماسون روسیه بحث می کنند ، در قسمت ۱۰ هم بحث همین است و در این قسمت هم دست پنهان را هم می بینیم اما از این قسمت به بعد ، دیگر شما نمی بینید که مستشار دست خود را پنهان کند چون دیگر بحث سن پطرزبورگ دیگر مطرح نمی شود ،ما در عکس قاب سی دی فیلم سن پطرزبورگ دقیقاً همین دست پنهان در کت را می بینیم که امین حیایی آن را نشان داده ،که این فرد در فیلم عضو یک گروه مخفی است ،شباهت های بسیار عجیبی در این دو مجموعه وجود دارد ، بحث هر دو بر سر خانواده ی تزار است در قهوه تلخ مادر نیکلای رومانوف وجود دارد و در فیلم سن پطرز بورگ پسر نیکلای رومانوف و تکرار واژه سن پطرزبورگ به طور فراوان در دو مجموعه و نمادهای فراماسونری زیاد در دو مجموعه باعث شد که بنده کوچکترین شکی نداشته باشم که عوامل فراماسونری که نمادهای ماسونی در دو مجموعه گنجانده اند ، در اصل یک گروه هماهنگ و مشترک هستند (نمی خواهم بگویم مدیری ماسون است نه ،اما بی شک گروهی فراماسون در پس پرده این دو مجموعه حضور دارند )
همانطور که می دانید هر دو مجموعه در سال ۸۸ ساخته شدند و سال ۸۹ ارایه شدند
اما چند نکته مهم درباره شباهت دو مجموعه و پیامی که می تواند وجود داشته باشد
قهوه تلخ چون زودتر شروع شد می تواند علت مطرح کردن بحث سن پطرزبورگ این باشد که می خواهد کدی بدهد به عوامل فراماسون در ایران که حتماً فیلم سن پطرز بورگ را ببینند که فراوان از نمادهای ماسونی استفاده کرده ، شاید پیامی در این فیلم است
و نکته مهم دیگر ، در هر دو مجموعه شخصیت اصلی به شهر سن پطرزبورگ می روند و هردو برای کار بسیار مهمی به آنجا می روند ،جهانگیر شاه در قهوه تلخ و کریم یا همان نیکیتا فرزند رومانوف در فیلم سن پطرزبورگ
شاید کد مورد نظر این باشد که در شهر سن پطرز بورگ قرار است انجمن های مخفی مثل فراماسونری برنامه مهمی داشته باشند و با ساخت این دو مجموعه دارند افراد خود را به این شهر دعوت می کنند بدون آنکه شخص غیر محرمی از آن متوجه شود
اما هرچه باشد جای کوچکترین شکی وجود ندارد که این دو مجموعه پیام بسیار خاص و مهمی در خود دارند




 

در آیاتی از كتاب قرآن به اعدادی از یك تا دوازده اشاره شده است كه در نهایت چنین استنباط میشود كه حساب و ریاضیات خداوند متعال بر پایه سیستم شمارش اعداد بر مبنای دوازده‌تایی یا دوجینی استوار شده است و یا اینكه حكمت خداوند بر این تعلق گرفته كه چنین باشد . در این رابطه كل خلقت خداوند نیز بر این اساس ، پایه‌ریزی شده است كه شكل هندسی مكعب و ستاره داوود و ستاره داوود توسعه یافته بارزترین نمونه‌ها و دلایلی بر این ادعاست كه در همه جای خلقت خداوند كاملا مشخص و مشهود است .

اینك به بعضی از این آیات مورد نظر در كتاب قرآن اشاره كرده و در نهایت رمز رسم ستاره داوود و ستاره داوود توسعه یافته در قرآن را ارایه می‌كنیم .

 اعداد ( یك ، دو ، سه ، چهار ، هشت )

 

بگو اوست خداوند یگانه‌ای ( یكتایی ) . آیه 1 سوره اخلاص

خلق كرد شما را از نفسی ( شخصی ) تكی ، سپس قرار داد از آن زوجش [را] و فرستاد برای شما از چهارپایان هشت زوجهایی ، خلق می‌كند شما را در شكم‌های مادرانتان خلقتی از بعد خلقتی در تاریكی‌های سه‌تایی (سه گانه‌ای ) ، هان شمایان خداوند سرور شماست برای اوست فرمانروایی ، نیست خدایی مگر او ، پس كجا روانه ( مرخص ) میشوید . آیه 6 سوره زمر

بگو آیا بدرستی شمایید [كه] حتما كفران می‌كنید به كسی كه خلق كرد زمین را در دو یوم ( دوره ، مرحله ، هنگامه ) و قرار میدهید برایش همتایانی را ، آن  سرور عالمیان [است] 9
و قرار داد در آن سلسله جبالی ( لنگرهایی ) را از بالایش و بركت داد در آن و تقدیر ( اندازه گیری ) كرد در آن معاشش ( خوراكش ) را در چهار ایامی و یكسانی ( برابری ) [است] برای خواهندگان ( جویندگان ) 10 
سپس ( مستولی شد ) پرداخت به جانب آسمان و آن دخانی ( دودی ، ماده تاریكی ) بود ، پس گفت برای آن و برای زمین [كه] بیایید شما هر دو ، راغبانه‌ای یا با كراهتی ( مجبورانه‌ای ) ، گفتند آن دو آمدیم اطاعت كنندگان (تسلیمانه ) 11
پس مقتضی كرد آنها را هفت آسمانهایی در دو یوم و وحی كرد در هر ( تمام ) آسمانی كارش ( وظیفه‌اش ) را و زینت دادیم آسمان دنیا را به چراغها و حفاظتی ، آن تقدیر ( اندازه گیری ) عزیز ( قدرتمند ) داناست . آیه 12 سوره فصلت

 

 عدد شش ( 6 )

 

و به یقین آفریده‌ایم آسمانها و زمین [را] و آنچه كه مابین آن دو [است] در شش ایامی ( مراحلی ، دوران‌هایی ) و لمس نكرد ما را از سستی ( درماندگی ، پیری ، ضعف و خستگی ) . آیه 38 سوره ق

بدرستی سرور شما خداوند ، كسیست [كه] خلق كرد آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( روزگارانی ، دوران‌هایی ، مراحل زمانی ) ، سپس مستولی شد ( برآمد ، استوار و سوار شد ) به روی عرش ( مكان و جلوس پادشاهی و سلطنت بر عالم ) ، میپوشاند شب [را به] روز [در حالیكه] می طلبد آن را بسرعت ( باشتاب و عجله ) و خورشید و ماه و ستارگان رام ( تسخیر ) شدگان به فرمان اویند ، آیا نیست برای او خلقت و دستور ( امیری ، پادشاهی ) ، پاك و منزه است خداوند سرور عالمیان . آیه 54 سوره اعراف

كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین [را] و آنچه كه مابین آن دو [است] در شش ایامی ، سپس استیلا یافت (استوار و حاكم و سوار ) شد بر روی عرش ، رحمان ( خدای مهربان ) ، پس سوال كن به او ( در مورد او ) آگاهی (دانا و مطلعی ) را . آیه 59 سوره فرقان

بدرستی سرور شما خداوند كسیست [كه] آفرید آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( دوران‌هایی ، هنگامه‌هایی ) سپس استیلا یافت ( مستولی شد ، چیره و برابر شد ) بر عرش ، تدبیر میكند فرمان ( كار ، امورات ) را ، نیست از شفاعت كننده‌ای ، مگر از بعد اذنش ، هان شمایان خداوند سرور شماست پس بندگی (عبادت ) كنید او را ، آیا پس متذكر نمیشوید . آیه 3 سوره یونس

و اوست كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( دوران‌هایی ) و باشد عرش او بر روی آب ، برای اینكه امتحان كند شما را [كه] كدامتان نیكوتر عملی [است] و اگر بگویی [كه] بدرستی شما مبعوث ( برانگیخته ) شدگانید از بعد مرگ ، حتما میگویند كسانی كه كفران كردند كه این [نیست] مگر جادوی آشكاری . آیه 7 سوره هود

خداوند كسیست كه خلق كرد آسمانها و زمین و آنچه كه مابین آن دو است در شش ایامی ، سپس مستولی شد ( استیلا یافت ) بر عرش ، نیست برایتان از غیر او از سرپرستی و نه شفیعی ( مدافعی ) ، آیا پس متذكر نمیشوید . آیه 4 سوره سجده

اوست كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین را در شش ایامی ، سپس استیلا یافت ( مستولی و برابر ، سوار ) شد بر عرش ، می داند آنچه كه فرو می رود در زمین و آنچه كه خارج می شود از آن و آنچه كه نازل می شود از آسمان و آنچه كه بالا می رود در آن و اوست همراه شما هر كجا كه باشید و خداوند به آنچه عمل می كنید بینایی [است] . آیه 4 سوره حدید

 

 عدد هفت ( 7 )

 

تسبیح می‌كند برایش آسمانهای هفت ( هفت‌گانه ) و [همچنین] زمین و كسی كه در آنهاست و اینكه [نیست] از چیزی مگر اینكه تسبیح می‌كند به ستایش او و لیكن درنمی‌یابید ( نمی‌فهمید و درك نمی‌كنید ) تسبیح‌شان (ستایش ایشان ) را ، بدرستی او باشد بردباری آمرزنده‌ای . آیه 44 سوره اسراء

كسی كه خلق كرد هفت آسمانهایی را طبقاتی ( به ردیف روی هم چیده شده‌هایی ) ، نمی‌بینی در خلقت رحمان ( خداوند مهربان ) از شكافی ( فقدان ، فرسودگی ، تفاوت و اختلافی ) ، پس برگردان ( متوجه كن ) چشم را ، آیا می‌بینی از شكستگی‌ها ( گسستگی‌ها ) . آیه 3 سوره ملك

و بنا كردیم بالای شما ( بالای سرتان ) هفتی ( هفت تایی ، هفت آسمانی ) شدیدی ( مستحكمی ، استواری ) . آیه 12 سوره نبا

اوست كسی كه خلق كرد برایتان آنچه كه در زمین [است] جملگی ، سپس درست كرد ( پرداخت ) به سوی آسمان ، پس درست كرد آنها را هفت آسمانهایی و اوست به هر ( تمام ) چیزی دانایی . آیه 29 سوره بقره

 

 عدد دوازده ( 12 )

 

و جدا ( سوا ، تقسیم )  كردیم ایشان [را به] دو ده ( دوازده - 12 ) گروههایی ( تیره و نوادگانی ، طبقات خانوادگی) امتهایی و وحی كردیم به سوی موسی زمانی [كه در صدد] سیر آب كردن [برآمد] او قومش را  ، كه بزن به عصایت سنگ ( سخره ) [را] ، پس روان شد ( جوشید ) از آن دو ده ( دوازده - 12 ) چشمه‌ای ، دانسته بود ( شناخته بود ) هر ( تمام ) انسیانی ( مردمی ) نوشیدنی ( شرب‌گاه ) شان [را] و سایه انداختیم برای ایشان ابرها [را] و نازل كردیم برایشان من ( شیره و شهد گیاهی و نباتی ، شیر درختی ) و سلوی ( كباب یك نوع پرنده خوشمزه همانند بلدرچین و قرقاول ) ، بخورید از پاكی‌ها ، آنچه [را كه] رزق ( روزی ) دادیم شما را و ظلم نكردند ما را و لیكن خودهایشان را ظلم میكردند . آیه 160 سوره اعراف

و زمانیكه آب دادن خواست موسی برای قومش ، پس گفتیم بزن به عصایت سنگ را ، پس تركید ( جوشید ) از آن ، دو ده ( دوازده ) چشمه‌ای ، شناخته بود هر ( تمام ) انسیانی ( مردمی ) شرب‌گاه ( نوشیدنی ) خودشان را ، بخورید و بنوشید از رزق ( روزی ) خداوند و گناه نكنید در زمین مفسدانه . آیه 60 سوره بقره

و حتما گرفته است خداوند میثاق ( عهد ، پیمان ) پسران اسرائیل را و مبعوث كردیم ( برانگیختیم ) از ایشان دو ده ( دوازده ) رئیسی ( سردسته ، سر قبیله ، امام و پیشوایی ) و گفت خداوند [كه] بدرستی من همراه شمایم اگر به پا داشتید نماز را و دادید زكات را و ایمان آوردید به رسولانم و عزیز ( گرامی و با منزلت ) داشتید ایشان را و قرض دادید خداوند را قرضی نیكویی ، حتما می زدایم از شما بدی‌هایتان را و حتما داخل می كنم شما را [به] باغهایی [كه] جریان دارد از زیرش چشمه‌ها ، پس كسی كه كفران كند بعد آن از شمایان ، پس گم گشته است درست راهی را . آیه 12 سوره مائده

بدرستی تعداد ماهها نزد خداوند دو ده ( دوازده ) ماهی در كتاب خداوند [است] ، روزی [كه] خلق كرد آسمانها و زمین را از آن ، چهارتایی ( چهار ماهی ) حرام شده‌ای [است] ، آن دین به پا خواسته [استوار است] ، پس ظلم نكنید در آنها خویشتن را و قتال ( پیكار ) كنید مشركان را همگی ( متحدا ) ، همچنان كه قتال ( نبرد ) می كنند شما را همگی و بدانید [كه] بدرستی خداوند همراه متقیان [است] . آیه 36 سوره توبه

 برای رسم ستاره داوود ابتدا محیط یك دایره را به دوازده قسمت مساوی تقسیم می‌كنیم كه هر قسمت بیانگر یك یوم ( مرحله از زمان ) می‌باشد ، همانند ساعت كه هر قسمت آن بیانگر یك ساعت از شبانه روز می‌باشد ، یعنی شكل زیر :

 

 

اینك خلقت زمین در دو واحد زمان ، تقدیر معاش آن در چهار واحد زمان و خلقت كل آسمانها و زمین و هر آنچه كه مابین آن دو است در شش واحد زمان انجام گرفته است . طبیعی است كه خلقت زمین و تقدیر روزیش جزئی از این شش واحد زمان كل آفرینش هستی بوده است ولی برای سیاره زمین و تقدیر روزی در آن میتوان دو حالت را در نظر گرفت ، یا چهار واحد زمان تقدیر روزی بعد از دو واحد زمان آفرینش زمین بوده است ، یا این دو واحد زمان آفرینش زمین جزئی از این چهار واحد زمان تقدیر روزی در آن بوده است . ابتدا حالت اول را برسی می‌كنیم :

 

 

در شكل فوق نقطه صفر را مبدا زمان آفرینش فرض می‌كنیم ، خلقت زمین در دو واحد از زمان صورت گرفته است لذا پاره خطی از واحد صفر تا واحد دوم رسم می‌كنیم . چون تقدیر روزی در آن چهار واحد از زمان طول كشیده است ، چهار واحد از واحد دوم پیش روی كرده و پاره خط دوم را از واحد دوم تا واحد ششم رسم می‌كنیم و چون خلقت كل آسمانها و زمین شش واحد زمان طول كشیده است لذا خط سوم را از مبدا صفر تا واحد ششم رسم می‌كنیم . در این حالت یك مثلث قائم‌الزاویه بدست می‌آید ، برای اینكه یك زاویه مثلث مقابل كمان 60 درجه و خود زاویه 30 درجه و زاویه دیگر مثلث روبروی كمان 120 درجه و خود زاویه 60 درجه  شده و چون مجموع این دو زاویه 90 درجه بوده و مجموع زوایای یك مثلث 180 درجه می‌باشد ، پس اندازه زاویه سوم 90 درجه خواهد بود و همانطور كه میدانیم انجام محاسبات ریاضی در مثلث قائم‌الزاویه با روابط مثلثاتی زوایای 30 ، 60 و 90 بسیار سهل و آسان و ایدآل میباشد . اینك میتوانیم این ترسیمات را از تمامی واحدها انجام دهیم ( یعنی هر واحد را مبدا زمان آفرینش تلقی كنیم یا مبدا آفرینش را به واحدهای دیگر انتقال دهیم ) . ستاره داوود یعنی دو مثلث متوازی‌الاضلاع آبی رنگ كاملا مشهود و مشخص است همچنین ستاره داوود توسعه یافته .

 

 

برسی حالت دوم :

 

 

با فرض اینكه دو واحد زمان آفرینش زمین جزئی از چهار واحد زمان تقدیر روزی در آن بوده باشد ، نقطه صفر را مبدا زمان آفرینش فرض می‌كنیم ، خلقت زمین در دو واحد از زمان صورت گرفته است لذا پاره خطی را از واحد صفر تا واحد دوم رسم می‌كنیم . چون تقدیر روزی در آن چهار واحد از زمان طول كشیده است چهار واحد از مبدا صفر پیش روی كرده و پاره خط دوم را از مبدا صفر تا واحد چهارم رسم می‌كنیم و چون خلقت كل آسمانها و زمین شش واحد زمان طول كشیده است لذا خط سوم را از مبدا صفر تا واحد ششم رسم می‌كنیم . همچنین میتوانیم این ترسیمات را از تمامی واحدها انجام دهیم ( یعنی هر واحد را مبدا زمان آفرینش تلقی كنیم یا مبدا آفرینش را به واحدهای دیگر انتقال دهیم ) . ستاره داوود یعنی دو مثلث متوازی‌الاضلاع آبی رنگ كاملا مشهود و مشخص است همچنین ستاره داوود توسعه یافته .

 

 

یكی از شگفتی‌های این اعداد مرموز این است كه اگر این عملیات هندسی را برای یك دایره با تقسیمات 10 انجام دهیم به دو پنج ضلعی منتظم و یك ستاره پنج پر می‌رسیم كه در آن تركیب تناسبت طلایی یا فیبوناچی آشكار میشود .

 

 

در رسم فوق یك دایره را به هشت قسمت مساوی تقسیم می‌كنیم . اگر این نقاط را به نقاط مجاور خود وصل كنیم ، مسلما یك هشت ضلعی منتظم خواهیم داشت . اینك اگر نقاط را دو به دو ، چهار به چهار و شش به شش به هم متصل كنیم دو مربع تو در تو حاصل میشود . رسم سبز رنگ مربوط به معماری و هنرهای اسلامی میشود .

 



چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:"ستاره داوود", :: 9:36 ::  نويسنده : رضا

 


در آیاتی از كتاب قرآن به اعدادی از یك تا دوازده اشاره شده است كه در نهایت چنین استنباط میشود كه حساب و ریاضیات خداوند متعال بر پایه سیستم شمارش اعداد بر مبنای دوازده‌تایی یا دوجینی استوار شده است و یا اینكه حكمت خداوند بر این تعلق گرفته كه چنین باشد . در این رابطه كل خلقت خداوند نیز بر این اساس ، پایه‌ریزی شده است كه شكل هندسی مكعب و ستاره داوود و ستاره داوود توسعه یافته بارزترین نمونه‌ها و دلایلی بر این ادعاست كه در همه جای خلقت خداوند كاملا مشخص و مشهود است .

 

اینك به بعضی از این آیات مورد نظر در كتاب قرآن اشاره كرده و در نهایت رمز رسم ستاره داوود و ستاره داوود توسعه یافته در قرآن را ارایه می‌كنیم .

 اعداد ( یك ، دو ، سه ، چهار ، هشت )

 

بگو اوست خداوند یگانه‌ای ( یكتایی ) . آیه 1 سوره اخلاص

خلق كرد شما را از نفسی ( شخصی ) تكی ، سپس قرار داد از آن زوجش [را] و فرستاد برای شما از چهارپایان هشت زوجهایی ، خلق می‌كند شما را در شكم‌های مادرانتان خلقتی از بعد خلقتی در تاریكی‌های سه‌تایی (سه گانه‌ای ) ، هان شمایان خداوند سرور شماست برای اوست فرمانروایی ، نیست خدایی مگر او ، پس كجا روانه ( مرخص ) میشوید . آیه 6 سوره زمر

بگو آیا بدرستی شمایید [كه] حتما كفران می‌كنید به كسی كه خلق كرد زمین را در دو یوم ( دوره ، مرحله ، هنگامه ) و قرار میدهید برایش همتایانی را ، آن  سرور عالمیان [است] 9
و قرار داد در آن سلسله جبالی ( لنگرهایی ) را از بالایش و بركت داد در آن و تقدیر ( اندازه گیری ) كرد در آن معاشش ( خوراكش ) را در چهار ایامی و یكسانی ( برابری ) [است] برای خواهندگان ( جویندگان ) 10 
سپس ( مستولی شد ) پرداخت به جانب آسمان و آن دخانی ( دودی ، ماده تاریكی ) بود ، پس گفت برای آن و برای زمین [كه] بیایید شما هر دو ، راغبانه‌ای یا با كراهتی ( مجبورانه‌ای ) ، گفتند آن دو آمدیم اطاعت كنندگان (تسلیمانه ) 11
پس مقتضی كرد آنها را هفت آسمانهایی در دو یوم و وحی كرد در هر ( تمام ) آسمانی كارش ( وظیفه‌اش ) را و زینت دادیم آسمان دنیا را به چراغها و حفاظتی ، آن تقدیر ( اندازه گیری ) عزیز ( قدرتمند ) داناست . آیه 12 سوره فصلت

 

 عدد شش ( 6 )

 

و به یقین آفریده‌ایم آسمانها و زمین [را] و آنچه كه مابین آن دو [است] در شش ایامی ( مراحلی ، دوران‌هایی ) و لمس نكرد ما را از سستی ( درماندگی ، پیری ، ضعف و خستگی ) . آیه 38 سوره ق

بدرستی سرور شما خداوند ، كسیست [كه] خلق كرد آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( روزگارانی ، دوران‌هایی ، مراحل زمانی ) ، سپس مستولی شد ( برآمد ، استوار و سوار شد ) به روی عرش ( مكان و جلوس پادشاهی و سلطنت بر عالم ) ، میپوشاند شب [را به] روز [در حالیكه] می طلبد آن را بسرعت ( باشتاب و عجله ) و خورشید و ماه و ستارگان رام ( تسخیر ) شدگان به فرمان اویند ، آیا نیست برای او خلقت و دستور ( امیری ، پادشاهی ) ، پاك و منزه است خداوند سرور عالمیان . آیه 54 سوره اعراف

كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین [را] و آنچه كه مابین آن دو [است] در شش ایامی ، سپس استیلا یافت (استوار و حاكم و سوار ) شد بر روی عرش ، رحمان ( خدای مهربان ) ، پس سوال كن به او ( در مورد او ) آگاهی (دانا و مطلعی ) را . آیه 59 سوره فرقان

بدرستی سرور شما خداوند كسیست [كه] آفرید آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( دوران‌هایی ، هنگامه‌هایی ) سپس استیلا یافت ( مستولی شد ، چیره و برابر شد ) بر عرش ، تدبیر میكند فرمان ( كار ، امورات ) را ، نیست از شفاعت كننده‌ای ، مگر از بعد اذنش ، هان شمایان خداوند سرور شماست پس بندگی (عبادت ) كنید او را ، آیا پس متذكر نمیشوید . آیه 3 سوره یونس

و اوست كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین [را] در شش ایامی ( دوران‌هایی ) و باشد عرش او بر روی آب ، برای اینكه امتحان كند شما را [كه] كدامتان نیكوتر عملی [است] و اگر بگویی [كه] بدرستی شما مبعوث ( برانگیخته ) شدگانید از بعد مرگ ، حتما میگویند كسانی كه كفران كردند كه این [نیست] مگر جادوی آشكاری . آیه 7 سوره هود

خداوند كسیست كه خلق كرد آسمانها و زمین و آنچه كه مابین آن دو است در شش ایامی ، سپس مستولی شد ( استیلا یافت ) بر عرش ، نیست برایتان از غیر او از سرپرستی و نه شفیعی ( مدافعی ) ، آیا پس متذكر نمیشوید . آیه 4 سوره سجده

اوست كسی كه خلق كرد آسمانها و زمین را در شش ایامی ، سپس استیلا یافت ( مستولی و برابر ، سوار ) شد بر عرش ، می داند آنچه كه فرو می رود در زمین و آنچه كه خارج می شود از آن و آنچه كه نازل می شود از آسمان و آنچه كه بالا می رود در آن و اوست همراه شما هر كجا كه باشید و خداوند به آنچه عمل می كنید بینایی [است] . آیه 4 سوره حدید

 

 عدد هفت ( 7 )

 

تسبیح می‌كند برایش آسمانهای هفت ( هفت‌گانه ) و [همچنین] زمین و كسی كه در آنهاست و اینكه [نیست] از چیزی مگر اینكه تسبیح می‌كند به ستایش او و لیكن درنمی‌یابید ( نمی‌فهمید و درك نمی‌كنید ) تسبیح‌شان (ستایش ایشان ) را ، بدرستی او باشد بردباری آمرزنده‌ای . آیه 44 سوره اسراء

كسی كه خلق كرد هفت آسمانهایی را طبقاتی ( به ردیف روی هم چیده شده‌هایی ) ، نمی‌بینی در خلقت رحمان ( خداوند مهربان ) از شكافی ( فقدان ، فرسودگی ، تفاوت و اختلافی ) ، پس برگردان ( متوجه كن ) چشم را ، آیا می‌بینی از شكستگی‌ها ( گسستگی‌ها ) . آیه 3 سوره ملك

و بنا كردیم بالای شما ( بالای سرتان ) هفتی ( هفت تایی ، هفت آسمانی ) شدیدی ( مستحكمی ، استواری ) . آیه 12 سوره نبا

اوست كسی كه خلق كرد برایتان آنچه كه در زمین [است] جملگی ، سپس درست كرد ( پرداخت ) به سوی آسمان ، پس درست كرد آنها را هفت آسمانهایی و اوست به هر ( تمام ) چیزی دانایی . آیه 29 سوره بقره

 

 عدد دوازده ( 12 )

 

و جدا ( سوا ، تقسیم )  كردیم ایشان [را به] دو ده ( دوازده - 12 ) گروههایی ( تیره و نوادگانی ، طبقات خانوادگی) امتهایی و وحی كردیم به سوی موسی زمانی [كه در صدد] سیر آب كردن [برآمد] او قومش را  ، كه بزن به عصایت سنگ ( سخره ) [را] ، پس روان شد ( جوشید ) از آن دو ده ( دوازده - 12 ) چشمه‌ای ، دانسته بود ( شناخته بود ) هر ( تمام ) انسیانی ( مردمی ) نوشیدنی ( شرب‌گاه ) شان [را] و سایه انداختیم برای ایشان ابرها [را] و نازل كردیم برایشان من ( شیره و شهد گیاهی و نباتی ، شیر درختی ) و سلوی ( كباب یك نوع پرنده خوشمزه همانند بلدرچین و قرقاول ) ، بخورید از پاكی‌ها ، آنچه [را كه] رزق ( روزی ) دادیم شما را و ظلم نكردند ما را و لیكن خودهایشان را ظلم میكردند . آیه 160 سوره اعراف

و زمانیكه آب دادن خواست موسی برای قومش ، پس گفتیم بزن به عصایت سنگ را ، پس تركید ( جوشید ) از آن ، دو ده ( دوازده ) چشمه‌ای ، شناخته بود هر ( تمام ) انسیانی ( مردمی ) شرب‌گاه ( نوشیدنی ) خودشان را ، بخورید و بنوشید از رزق ( روزی ) خداوند و گناه نكنید در زمین مفسدانه . آیه 60 سوره بقره

و حتما گرفته است خداوند میثاق ( عهد ، پیمان ) پسران اسرائیل را و مبعوث كردیم ( برانگیختیم ) از ایشان دو ده ( دوازده ) رئیسی ( سردسته ، سر قبیله ، امام و پیشوایی ) و گفت خداوند [كه] بدرستی من همراه شمایم اگر به پا داشتید نماز را و دادید زكات را و ایمان آوردید به رسولانم و عزیز ( گرامی و با منزلت ) داشتید ایشان را و قرض دادید خداوند را قرضی نیكویی ، حتما می زدایم از شما بدی‌هایتان را و حتما داخل می كنم شما را [به] باغهایی [كه] جریان دارد از زیرش چشمه‌ها ، پس كسی كه كفران كند بعد آن از شمایان ، پس گم گشته است درست راهی را . آیه 12 سوره مائده

بدرستی تعداد ماهها نزد خداوند دو ده ( دوازده ) ماهی در كتاب خداوند [است] ، روزی [كه] خلق كرد آسمانها و زمین را از آن ، چهارتایی ( چهار ماهی ) حرام شده‌ای [است] ، آن دین به پا خواسته [استوار است] ، پس ظلم نكنید در آنها خویشتن را و قتال ( پیكار ) كنید مشركان را همگی ( متحدا ) ، همچنان كه قتال ( نبرد ) می كنند شما را همگی و بدانید [كه] بدرستی خداوند همراه متقیان [است] . آیه 36 سوره توبه

 برای رسم ستاره داوود ابتدا محیط یك دایره را به دوازده قسمت مساوی تقسیم می‌كنیم كه هر قسمت بیانگر یك یوم ( مرحله از زمان ) می‌باشد ، همانند ساعت كه هر قسمت آن بیانگر یك ساعت از شبانه روز می‌باشد ، یعنی شكل زیر :

 

 

اینك خلقت زمین در دو واحد زمان ، تقدیر معاش آن در چهار واحد زمان و خلقت كل آسمانها و زمین و هر آنچه كه مابین آن دو است در شش واحد زمان انجام گرفته است . طبیعی است كه خلقت زمین و تقدیر روزیش جزئی از این شش واحد زمان كل آفرینش هستی بوده است ولی برای سیاره زمین و تقدیر روزی در آن میتوان دو حالت را در نظر گرفت ، یا چهار واحد زمان تقدیر روزی بعد از دو واحد زمان آفرینش زمین بوده است ، یا این دو واحد زمان آفرینش زمین جزئی از این چهار واحد زمان تقدیر روزی در آن بوده است . ابتدا حالت اول را برسی می‌كنیم :

 

 

در شكل فوق نقطه صفر را مبدا زمان آفرینش فرض می‌كنیم ، خلقت زمین در دو واحد از زمان صورت گرفته است لذا پاره خطی از واحد صفر تا واحد دوم رسم می‌كنیم . چون تقدیر روزی در آن چهار واحد از زمان طول كشیده است ، چهار واحد از واحد دوم پیش روی كرده و پاره خط دوم را از واحد دوم تا واحد ششم رسم می‌كنیم و چون خلقت كل آسمانها و زمین شش واحد زمان طول كشیده است لذا خط سوم را از مبدا صفر تا واحد ششم رسم می‌كنیم . در این حالت یك مثلث قائم‌الزاویه بدست می‌آید ، برای اینكه یك زاویه مثلث مقابل كمان 60 درجه و خود زاویه 30 درجه و زاویه دیگر مثلث روبروی كمان 120 درجه و خود زاویه 60 درجه  شده و چون مجموع این دو زاویه 90 درجه بوده و مجموع زوایای یك مثلث 180 درجه می‌باشد ، پس اندازه زاویه سوم 90 درجه خواهد بود و همانطور كه میدانیم انجام محاسبات ریاضی در مثلث قائم‌الزاویه با روابط مثلثاتی زوایای 30 ، 60 و 90 بسیار سهل و آسان و ایدآل میباشد . اینك میتوانیم این ترسیمات را از تمامی واحدها انجام دهیم ( یعنی هر واحد را مبدا زمان آفرینش تلقی كنیم یا مبدا آفرینش را به واحدهای دیگر انتقال دهیم ) . ستاره داوود یعنی دو مثلث متوازی‌الاضلاع آبی رنگ كاملا مشهود و مشخص است همچنین ستاره داوود توسعه یافته .

 

 

برسی حالت دوم :

 

 

با فرض اینكه دو واحد زمان آفرینش زمین جزئی از چهار واحد زمان تقدیر روزی در آن بوده باشد ، نقطه صفر را مبدا زمان آفرینش فرض می‌كنیم ، خلقت زمین در دو واحد از زمان صورت گرفته است لذا پاره خطی را از واحد صفر تا واحد دوم رسم می‌كنیم . چون تقدیر روزی در آن چهار واحد از زمان طول كشیده است چهار واحد از مبدا صفر پیش روی كرده و پاره خط دوم را از مبدا صفر تا واحد چهارم رسم می‌كنیم و چون خلقت كل آسمانها و زمین شش واحد زمان طول كشیده است لذا خط سوم را از مبدا صفر تا واحد ششم رسم می‌كنیم . همچنین میتوانیم این ترسیمات را از تمامی واحدها انجام دهیم ( یعنی هر واحد را مبدا زمان آفرینش تلقی كنیم یا مبدا آفرینش را به واحدهای دیگر انتقال دهیم ) . ستاره داوود یعنی دو مثلث متوازی‌الاضلاع آبی رنگ كاملا مشهود و مشخص است همچنین ستاره داوود توسعه یافته .

 

 

یكی از شگفتی‌های این اعداد مرموز این است كه اگر این عملیات هندسی را برای یك دایره با تقسیمات 10 انجام دهیم به دو پنج ضلعی منتظم و یك ستاره پنج پر می‌رسیم كه در آن تركیب تناسبت طلایی یا فیبوناچی آشكار میشود .

 

 

در رسم فوق یك دایره را به هشت قسمت مساوی تقسیم می‌كنیم . اگر این نقاط را به نقاط مجاور خود وصل كنیم ، مسلما یك هشت ضلعی منتظم خواهیم داشت . اینك اگر نقاط را دو به دو ، چهار به چهار و شش به شش به هم متصل كنیم دو مربع تو در تو حاصل میشود . رسم سبز رنگ مربوط به معماری و هنرهای اسلامی میشود .



چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:جومونگ کره ای یا ماشیح یهودی, :: 8:43 ::  نويسنده : رضا
چندی پیش به مقاله ای با عنوان" جومونگ و نجات‌بخشي بني‌اسرائيل" در سایت موعود نوشته استاد ارجمندم جناب آقای دکتر شفیعی سروستانی برخوردم.

تحلیل ایشان خصوصا این مطلب که" شايد اين يادداشت ذهن بسياري از جوانان علاقمند را براي کشف دقايق اين مجموعه و کشف ساير مشابهت ها ياري دهد" بنده را بر آن داشت تا تحلیلی ترمینولوژیکال، تاریخی و تطابقی  بر این افسانه کره ای بنویسم.

شاید تاسف بار به نظر برسد که برنامه های پر محتوایی همچون "این شبها" دررسانه ملی هیچ تکراری نداشته باشند و بعضا ساعاتی از پخش تلویزیونی را به خود اختصاص دهند که همزمان در شبکه ای دیگر برنامه پربیننده ای مانند سریال رستگاران در حال پخش است و در عوض سریال جومونگ دو بار تکرار شود.

بررسی تحرکات یهود در زمینه فرهنگ سازی و قلب واقعیات از طریق رسانه ، نه در این مجال که خود فرصتی بسیار  می طلبد ،اما مقدمتا  پیش از پرداختن به افسانه جومونگ به عنوان نمونه و جهت آشنایی با رویه کاری آنها ذکر چند  مورد را مفید می دانم.

عبارت "موش کثیف" که سالها در اروپا خطاب به یهودیان گفته  می شد  ، نه با مقابله به مثل یهود ، بلکه در یک جریان فرهنگی- رسانه ای طی چند سال عملا از بین رفت.

 برای نمونه اکثر ما انیمیشن "میکی ماوس" که باز گو کننده ماجرا های موشی زیرک در مقابله با توطئه های دشمنانش بود را دیده ایم .بخش اول عبارت   mici mouse  که به معنای "میکی موشه" است یعنی  mici در ذهن واژه mike مخفف ميکائيل که از اسامی عبرانی است را متبادر می سازد و از سویی دیگر واژه mice به معنی صورت جمع کلمه mouse،یعنی موش ها است،و در کل در دل نام این انیمیشن ارتباطی چند گانه بین موش و یهود نهفته است .

 این موش زیرک و دوست داشتنی آن چنان در دل های بینندگان نفوذ می کند که دیگر ترکیب موش کثیف ترکیبی
نا خوشایند و نا چسب به نظر می آید.

در موردی دیگر که بی شک شاهکار تاریخ انیمیشن سازی جهان است یعنی "تام و جری "، پیروز بلا منازع همیشه داستان "جری " یا کاراکتر موش است . تا جایی که  بیننده آرزو می کند کاراکتر گربه یا "تام"  نیز هر از چندگاهی پیروز شود ولی گویا قرار است این یک سرنوشت محتوم و لم یتغیر تاریخ باشد که همیشه موش پیروز خواهد بود ، موشی که در خود بار معنایی یهودی را نهفته دارد .

به هر حال کودکانی که طی دو یا سه دهه پیش این انیمیشن ها را نگاه می کردند اکنون بزرگ سالانی هستند که  دیگر برایشان  عبارت موش کثیف به معنای" یهودی" مفهومی ندارد و در اروپاي antisemitist  (ضد یهود) موش کثیف ترکیبی نامأنوس بوده و موش به عنوان موجودی دوست داشتنی ، زیرک و مهربان بار معنایی جدیدی یافته است اما نكته جالب این ماجرا  متولیان  محترم فرهنگی  کشور ما هستند که  اکنون اقدام به جلوگیری از پخش گسترده این انیمیشن ها کرده اند که  به نظر حقیر ، نوش دارویی پس از پوسیدن کفن نوادگان سهراب است.

نمی دانم شاید بیست سال آینده هم  نگه داشتن سی دی های افسانه جومونگ جرم محسوب شود.
جومونگی که همچون موسی(ع) در خانه فرعون(امپراطور) رشد و نمو می کند ، بر علیه وی می شورَد و در نهایت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه ای پهناور (گذر موسی از رود نیل)به سرزمین خالی از سکنه ! پدرانشان یعنی چوسان قدیم (ارض موعود ) وارد می کند.

چو سان در ذهن ، عبارت(جوسان)  "jew sun"یعنی خورشید یهود را متبادر می سازد و ماجرا آنجا شگفت آور می شود که خورشید در تورات نماد ارض موعود یا سرزمین مادری باشد.

چوسان که ارض موعود شد ،  منجی این قوم – جومونگ- نیز راهبی یهودی می شود.=jew Monk) راهب یهودی ( و پایه های ابتدایی  امپراطوری  خود را در "جولبن" (جو + لبن )می گذارد . در اکثر واژه های کلیدی این افسانه کره ای "جو" و یا چیزی شبیه آن ، که  دقیقا با همین تلفظ در زبان لاتین یهودی معنی می دهد، استفاده شده است.

شایان ذکر است لازم نیست دقیقا إملاء این لغات صحیح باشد چراکه در عمل هم ممکن نیست، بلکه نویسندگان این افسانه کوشیده اند از اسامی و یا کلماتی بهره ببرند که حداکثر ممکن با اسامی و مفاهیم یهود شباهت داشته و تلفظ مشابه آنها ـ نه الزاما املاءـ اهداف صهیونیستی عناصر پشت پرده این مجموعه را در ذهن بینندگان نهادینه کند.

جالب اینکه  بیشتر این عبارات اسامی خاص هستند تا در صورت ترجمه و دوبله به زبانهای دیگر تغییری نیابند. 
البته آنچه ذکر شد سوای موارد متعدد نمادگرایی تصویری- صهیونیستی این سریال است .
جا که اولین بار با نقشه چوسان قدیم که بر روی پوست ترسیم شده  مواجه می شوید فقط کافی است نقشه فرضی أرض

موعود صهیونیست ها(نیل تا فرات) را قبلا دیده باشید تا از این شباهت بی اندازه به شگفت آیید . در پس زمينه سکانس های مختلف این سریال ستاره شش گوش و یا تصاویر متعدد پرچم هایی با نقش خورشید که نماد ارض موعود صهیونیست ها است  مواجه می شوید .

جومونگ یهودی



از این ها که بگذریم نقش "کابالا "یا عرفان و سنت شفاهی  یهود و پیشگویی هایشان در این سریال غوغا می کند، گویا قرار نیست هیچ تصمیمی بدون اذن پیشگوهای زن این سریال گرفته شود . لابد آن ها هم حداقل یک "نوستراداموس" یا "ربی یهودا "،"أری مقدس"،" ربی شمعون "و دیگر کابالیستی یهودی  لازم دارند تا برای شان واقعه یازده سپتامبر، آرماگدون و... را پیشگویی کند و از آینده روشن قوم شان بگوید.

 آری تاکید بسیار بر مسئله پیشگویی ،پرده از نیتی شوم وشیطانی بر می دارد که آن چیزی جز نام گذاری دهه دوم قرن بیست و یکم به نام دهه کابالا  نیست . آنچه در این سریال و دیگر فعالیت های فرهنگی – رسانه ای  یهود به آن پرداخته می شود آماده سازی ذهن مردم جهان برای پیاده شدن مفاهیم دلخواه شان است. همان گونه که فیلم ها ، سریال ها و آوازه خوانی های سبک متال و... دهه نود، جهان را برای ورود به عصر ترانس مدرنیسم که همان Satanism و یا شیطان پرستی بود آماده کرد.

جومونگ که گویا ماشیح (منجي قوم يهود) و قومش همان فرزندان برتر خداوند هستند ارتباطی تنگاتنگ با تورات و تلمود دارد  آنگونه که همواره مورد عنایت الهی است و حتی همچون پیامبران بنی اسرائیل(طالوت و داوود) خداوند به او روش بافت و ساخت زره را آموخته وسربازانش را با تعدادی کم بر دشمنان بسیار خود از امپراطوری چینی ها یا "هان"  پیروز می گرداند.

نقش زنان در این سریال اعم از کارکتر های مثبت و منفی  انسان را به یاد پیامبران زن سبعه- هفت گانه- یهود و یا حد اقل دیگرانی چون ریوقا ، ساره ، یائل و... می اندازد.

شخصیت  بانو "سوسانو" بسیار شبیه به" دبورا" نبیه یهودی است که بنا بر  فصل های 4 و 5 کتاب شوفطیم از مجموعه عهد عتیق  بر سربازان سیسرا پیروز می گردد .و یا اقدامات تجاری وی "گراسیا ناسی"ز ن تاجر معروف یهودی و عامل اصلی نفوذ یهودیان در دربار عثمانی را در خاطر زنده می کند.

بانو سویا (همسر جومونگ) نیز که ابتدا  به اسارت می رود ولی  پس از باز گشت به خاطر اهداف عالیه قوم همسرش از معرفی مجدد خود سرباز می زند شما را با داستان هدسه که بنا بر فیلم صهیونیستی "یک شب با پادشاه " به زور از خانه عمویش مردخای ربوده شد و به همسری خشایار شاه در آمد همراه می کند.

 در بررسی شخصیت های زن این سریال از هدسه که با نفوذ در دربار ایران مقدمات قتل 77000 ایرانی را فراهم کرد  بگذریم  (شرح آن  در دفتر استر از مجموعه عهد عتیق  آمده است)  به یاد "رکسلانه" یا "خرم سلطان"  یهودی می افتیم که با نفوذ در دربار سليمان، پادشاه عثمانی  به همسری وی در آمد و با قتل ولیعهد "مصطفی " بالاخره منجر به پادشاهی سلطان  سلیم دوم و شعله ور شدن آتش فتنه جنگ های ایران و عثمانی شد.

در دیالوگ های این سریال فراوان عبارات آوارگی ،اسارت ،سرزمین مادری  و تاریخی ،  کوچ و غیره و غیره به چشم می خورد که همگی یا د آور فراز هایی از تورات است.

جومونگ برای دفاع از خود حق دارد از سلاح های نا متعارف زمان خودش مانند شمشیر فولادی و بمب های آتش زا و... بر علیه دشمنانش استفاده کند تا جایی که بیننده این برتری تسلیحاتی را نوعی حق مسلم وی می داند که حاصل هوشمندی و تخصص کارگزاران  اوست  همان گونه که باید صدها کلاهک اتمی اسرائیل را به رسمیت بشناسد.

 

جومونگ یهودی صهیونیسم

دشمن اصلی جومونگ امپراطوری چینی ها  يا همان "هان" است که سربازانش با پری که بر روی کلاه خُودهای شان دارند بي شباهت به جنگ آوران مسلمان نيستند. خوب منطقی هم به نظر می رسد باید در مقابل نفوذ روز افزون اقتصادی چینی های کمونیست در مقابل ایالات متحده که 80 در صد ثروتش در اختیار جمعیت حد اکثر 6 در صدی یهودیان است ایستاد . یکی از این راه ها قدرت گرفتن کره به عنوان متحدامریکا و اسرائیل درحیاط خلوت چین است.

 توجه بیش از حد این سریال به مقوله تجارت، بی شک زیبنده یهودیان زر پرست  است تا شینتویست ها و مائویست های روح گرای شرق آسیا. شاید هم  صهیونیسم نمی تواند  قبول کند پیروان مکتب کمونیسم(چین) امروز اینگونه در اقتصاد آزاد جهان جولان دهند. لابد کره هم به عنوان هم پیمان ایالات متحده  و اسرائیل با توجه بیش از حد به مقوله تجارت در این افسانه تازه ساخت(!) به دنبال ایجاد مقدمات فرهنگی جهت سرازیر کردن هر چه بیشتر تولیدات خود در کشور های هدف همچون ایران است .

چرا که مناسبات  اقتصادی دوازده میلیارد دلاری بین ایران و کره و نیز داشتن مقام سوم صادرات به ایران، چشم طمع چشم بادامی های کره ای را هرچه بیشتر به سوی این مرز پر گهر جلب کرده است.

این در حالی است که نوادگان جومونگ بارها در مجامع بین المللی هم داستان با آمریکا و اسرائیل  فعالیت های صلح آمیز هسته ای ما را محکوم کرده اند ، راستش من خودم هم نمی فهمم چرا باید بازارمان را در اختیار کشوری بگذاریم که حقوق مسلم ما را قبول ندارد. البته این تنها گزاره اقتصادی - تجاری این مجموعه نیست بلکه موارد دیگری همچون نقش شرکت گوگل در القاء تبلیغات غیر مستقیم نیز در این سریال مشهود است ، آنجا که قرار است امپراطوری نو بنیاد جومونگ "گوگوری یو " نام گیرد بیننده را به یاد تبلیغات و شایعات گسترده مبنی بر تاسیس کشوری به نام گوگوریو یا گوگ لند در جزیره ای  G   شکل (لوگوی اصلی شرکت گوگل) در اقیانوس آرام از سوی مدیران گوگل می اندازد.

البته شاید بگویید دچار توهم توطئه شده ام اگر بگویم حرف G از نمادهای اصلی فراماسونری است و یا اینکه نرم افزار Google Earth  هیچگاه آنگونه که پایگاه اتمی  نطنز را به وضوح مشخص کرده پایگاه اتمی دیمونای اسرائیل را به دلایل امنیتی تصویر نکرده است. نمی دانم شاید این هم از ترفندهای  اقتصادی بانو سوسانو و جومونگ باشد!

البته با تمام  تلاش و زبردستی که نویسندگان و دست اندر کاران کره ای-اسرائیلی این مجموعه به خرج داده اند ، هیچ گاه نخواهند توانست  اسامی برخی شخصیت ها و کارکترهای این سریال  مانند"مگول"، " یا گاک " و" ماگاک " را که از دیدگاه ترمینولوژی یا اصطلاح شناسی همان " مغول "، " یأجوج" و " مأجوج " خودمان هستند، با پوشش فرهنگی  بپوشانند چراکه همواره در پشت این اسامی قتل و غارت ، خونریزی و توحش نهفته است .

البته بد نیست بدانند که مردمان این سرزمین همان صاحبان فرهنگی  هستند که از مغول ها مسلمان ساختند و بنا بر برخی تفاسیر این ذوالقرنین یا کوروش ایرانی بود که اسلاف و اجداد آن ها یعنی یأجوج و مأجوج را از این سرزمین بیرون راند. به هر حال اگر یکی از قسمت های این سریال را از دست دادید چندان  نگران نباشید چون صدا و سيما  آنرا سه بار برایتان پخش خواهد نمود.



دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:ارتش شیطان, :: 17:42 ::  نويسنده : رضا

نسل تشنة معنويّت، عطش خود را با سراب‌هاي عرفان‌نما فرو مي‌نشاند. در بازار گرم مدّعيان، بنجل‌هاي خرافه و عرفان‌هاي بدلي، فرصت عرضه مي‌يابند و اين سيکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. ميلتون، يکي از محقّقان حوزة جامعه شناسي اديان نو پديد مي‌نويسد: بيش از دو هزار فرقة معنويّت گرا در آمريکا و بيش از دو هزار جريان معنويّت‌جو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.

 

يکي از ابزار‌هاي کهن و قديمي شيطان استفاده از ابزار بدل‌سازي و نسخة بدل حقايق است. افرادي که بخشي از حقايق را مي‌فهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقيقت را پذيرفته و از بقيّه‌اش بي‌خبر مي‌ماند يا با توجّه به کم اطّلاعي نسبت به بقيّة موضوع موضع‌گيري مي‌کند. جريان‌هاي مدّعيان نبوّت، امامت، مهدويّت و معنويّت در طول قرن‌ها آدميان بسياري را به خود مشغول ساخته و آنها را يا از مسير حق و حقيقت خارج ساخته‌اند يا حتّي در موارد متعدّد به ورطة هلاکت انداخته‌اند.
اين جريان در طول قرن‌ها سير رو به تزايدي داشته و اين روزها شاهد چنان جرياني از مدّعيان مهدويّت و معنويّت شده‌ايم که اگر اين دوره را دوره و عصر مدّعيان و فرقه‌ها بناميم، سخن به گزاف نگفته‌ايم. فعّاليت بيش از دوهزار فرقه، تنها در ايران شاهدي بر اين مدّعاست.




مدّعيان معاصر:
در سال‌هاي اخير، رواج پديدة اوهام و خرافه، رونق بازار عرفان‌هاي مجازي و معنويّت‌هاي فانتزي، گسترش طريقت‌هاي منهاي شريعت، رشد شبه‌عرفان‌هاي ژله‌اي با رنگ و بوي شهوت، شهرت و ثروت و گرمي بازار مکّارة مدّعيان دروغين به ويژه متمهّدان و مدّعيان دروغين مهدويّت رشد فزاينده و نگران کننده‌اي يافته است.
بايد اذعان نمود که اين روند، مختص به ايران يا کشور‌هاي اسلامي نيست بلکه گرايش به معنويّت‌هاي مجازي در مغرب زمين نيز، رونق گرفته است؛ زيرا معنويّت، گمشدة دنياي معاصر است. واقعيّتي به نام خلأ معنويّت، به رغم احساس شديد تشنگي انسان معاصر به حقايق ماوراي طبيعت، هم‌دست قدرت‌هاي سياست‌پيشه را براي بهره برداري از اين خلأ باز مي‌نهد و هم تشبّث به هر حشيش يا سيراب شدن با هر سرابي را براي اين انسان حيران توجيه مي‌کند.
نسل تشنة معنويّت، عطش خود را با سراب‌هاي عرفان‌نما فرو مي‌نشاند. در بازار گرم مدّعيان، بنجل‌هاي خرافه و عرفان‌هاي بدلي، فرصت عرضه مي‌يابند و اين سيکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. ميلتون، يکي از محقّقان حوزة جامعه شناسي اديان نو پديد مي‌نويسد: بيش از دو هزار فرقة معنويّت گرا در آمريکا و بيش از دو هزار جريان معنويّت‌جو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.

=-=-=

زمينه‌هاي ادّعا:
زمينه‌هاي مختلفي باعث ظهور و بروز جريان‌هاي مدّعيان مي‌شود که در اينجا به مهم‌ترين آنها اشاره مي‌کنيم:

نجات باوري مهدوي:
موضوع مهدويّت پتانسيل فوق‌العادّه قوي‌اي دارد که در دوره‌هاي مختلف مورد سوء استفادة طمّاعاني قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کرده‌اند. مشهورترين حالت اين ماجرا را در جريان مهدي سوداني مي‌توان ديد که با استفاده از اين پتانسيل فوق‌العادّه مدّت‌ها مقابل استعمار انگليس ايستاد و به اهداف خود نائل شد.

جهل و ناداني مردم:
در طول تاريخ اسلام تنها کساني با مدّعيان همراه شده‌اند که دچار جهالت اختياري يا اجباري بوده‌اند؛ کساني که مي‌توانسته‌اند با مراجعه به ائمه(ع)، علما و مراجع، حتّي کتاب‌هاي حديثي و منابع، راه را از چاه و سره را از ناسره تشخيص دهند؛ امّا با تنبلي و کوتاهي يا جبر زمانه و هجمة رسانه‌اي (مانند شام دورة معاويه) به جهالت خود دامن زده است و مشکل خويش را پايان نبخشيده است.

نابه‌ساماني‌‌هاي اجتماعي و اقتصادي:
براي برون‌رفت از مشکلات و بحران‌هاي اجتماعي که تبديل به معضل و مصيبت لاينحل مي‌شود هرکس به فراخور آنچه به ذهنش مي‌رسد و گمان مي‌کند، مي‌تواند چاره‌ساز باشد راه حلّي ارائه مي‌کند در اين ميان بسته به شرايط اجتماعي و با فراهم بودن دو شرط قبلي يکي از راه‌هايي که مستمسّک افراد مختلف قرار مي‌گيرد موضوع مهدويّت است که با انگيزه‌هايي که از اين پس خواهيم ديد، طرح مي‌شده‌اند.

=-=-=

انگيزه‌هاي ادّعا:
آنان که مرکب شيطان مي‌شوند و اجازه مي‌دهند شيطان با ابزار ادّعا بر آنها سوار شود انگيزه‌ها و اهداف مختلفي دارند و نمي‌توان همه را با يک چوب راند:


1. ثروت طلبي
يکي از شايع‌ترين انگيزه‌هاي ادّعا براي جذب افراد به سمت خود، انگيزه‌هاي مالي و مادّي است. لابه‌لاي شکايات فريب‌خوردگان مشاهده مي‌شود که مدّعيان به بهانة بخشش گناهان!، حلّ مشکلات، جلب رضايت امام زمان(ع)! و ... از مخاطبان خود پول درخواست مي‌کرده‌اند. برخي از مدّعيان هم براي پاک شدن مريدان خود ده‌ها ميليون تومان از آنها مي‌گرفتند و خرج سفر‌هاي خارجي مي‌کرده‌اند تا در سواحل «مديترانه» اسباب رضايت امام زمان! را از مريدان خود فراهم آورند!


2. شهرت طلبي
کم نيستند افرادي که از شهرت و مشهور شدن خوششان بيايد. انگشت‌نما شدن يکي از اسباب بسيار محبوب و مطلوب شيطان است و معمولاً براي افرادي کارا مي‌افتد که در مقاطع مختلف زندگي اعم از کودکي و بزرگسالي دچار سرخوردگي، تحقير و عقده‌هاي شخصيتي هستند. در عصر ارتباطات و با تغيير فرهنگ اخلاقي اتّفاق افتاده در ميان مردم ناشي از سلطه رسانه‌ها، اين فرهنگ و آسيب خيلي جدّي‌تر خود را نشان داده است. عدّه‌اي با استفاده از ابزار فيلم و سريال و جمعي به بهانة مسابقات حرفه‌اي ورزشي شهوت شهرت طلبي خود را ارضا مي‌کنند؛ امّا عدّه‌اي که نمي‌توانند از اين ابزارها براي اين ميل نفساني خود استفاده کنند به راهکار‌هاي ديگري دست مي‌يازند که يکي از آن راه‌ها ادّعاست: شهرت به کرامت، ارتباط با خدا و امام زمان(ع) و... همچنين اجابت دعا، شفاي بيماران و... البتّه برخي از اينان در ارتباط با جنّيان ممکن است تا حدّي برخي از اين قدرت‌ها را هم به دست بياورند که هرگز دليل حقّانيت آنان نمي‌تواند به شمار آيد.


3. مقام دوستي
ميل به پست و مقام و امضا که در ادبيات روايات از آن به حبّ جاه و مقام ياد مي‌شود يکي از آفات و آسيب‌هاي ديرينة حيات آدمي بر زمين خاکي است که در نتيجة آن خون‌هاي بسيار بر زمين ريخته شده و روابط خويشاوندي و دوستانة زيادي بريده شده و اموال زيادي بر باد رفته است. بسياري از جنگ‌هاي تاريخ، رقابت بر سر قدرت بوده است. وعده‌هاي دروغ ايّام انتخابات در تمام دنيا و آنچه از آن امروزه با زيرآب زني ياد مي‌شود و در قديم‌الايّام به سخن‌چيني و نمّامي شهرت داشت همه بر اين مبناست که عدّه‌اي به دنبال کسب مقام و قدرتند و حاضرند به هر قيمت آن را به دست آورند.


4. بحران اخلاقي ـ جنسي
بخشي از اين طيف سوء رفتارها به آناني اختصاص مي‌يابد که از اعتماد طرف مقابل خود سوء استفاده مي‌کنند. اين سوء استفاده از اعتماد در کلاس‌هاي درس و جا‌هاي مشابه آن اتّفاق مي‌افتد.

5. عقده‌هاي شخصيّتي و کمبود محبّت (محبوبيّت طلبي)
يکي از عقده‌هاي شخصيّتي کمبود محبّتي است که به واسطة بي‌مهري والدين، برادران و خواهران در دوران کودکي يا همسر در سنين بزرگسالي و پس از ازدواج براي افراد به وجود مي‌آيد. عدّه‌اي از مدّعيان دوست دارند محبّت ديگران را از طرق مختلف شفاهي، دريافت هديه و ... تجربه کنند. از جمله راه‌هاي جلب محبّت ديگران ادّعاهاست. وقتي کسي خود را محبوب امام زمان(ع) و خدا نشان دهد به راحتي مي‌تواند محبّت ديگران را به سمت خود جلب کند.

6. مأموريت از شرق، غرب يا يهود
دشمنان مسلمان از ترفند‌هاي مختلفي براي تضعيف سپاه حق استفاده مي‌کنند. جريان مدّعيان، فوايد قابل توجّهي در اين راستا مي‌تواند براي آنان به بار بياورد. وهّابيت ترکيب اسلام سنّي با خشونت و ظاهرگرايي يهود است و بهائيّت نسخة يهودي شدة باور‌هاي شيعي است که در بستر شبه قارّه به شکل قاديانيّه به چشم مي‌خورد. هرسه اين جريان‌ها با برنامه‌ريزي غربيان شکل گرفته و کتاب‌هاي «تاريخ جامع بهائيّت» نوشتة آقاي بهرام افراسيابي و نيز «خاطرات مستر همفر در کشور‌هاي اسلامي» به خوبي اين مدّعا را ثابت مي‌کند. البتّه اين جريان محدود به سال‌هاي ظهور اين فرقه‌ها نمي‌شود و اين سياست اين روزها همچنان دنبال مي‌شود و افرادي که هوس شهرت، ثروت، قدرت و شهوت باشند انجام اين مأموريت را متقبّل شده و زمينة فريب ديگران را فراهم مي‌آورند.


7. مأموريت و ترس از ناحية جنّيان
برخي از اشتباهات و معاصي ديوار‌هاي موجود ميان ما و عالم جن را برمي دارد و زمينة ورود، تأثير و سلطة جنّيان را بر فرد فراهم مي‌آورد. براي نمونه در مقدّمة ماجراي ادّعا‌هاي علي محمّد باب ترس طلبة نجفي از جنّي ماجرا کاملاً مشهود است. همچنين در کتاب‌هاي مربوط به جنّ، داستان‌هايي را مي‌توان يافت که آنان افراد را تحت سلطة خود در آورده و از آنان درخواست‌هاي عجيب و گاه پرمخاطره داشته‌اند.


=-=-=
منشأ ادّعا:


انسي(خود فرد و ديگر انسان‌ها):
مبناي اصلي ادّعا هواي نفس و حبّ دنياست؛ امّا گاه خود فرد فريب دنيا را خورده و اسير آن مي‌شود و گاه اطرافيان او را فريب داده و به وادي هلاکت و گمراهي مي‌افکنند.
ديگر انسان‌ها که زمينه‌ساز ظهور مدّعيان مي‌شوند گاه از آشنايان هستند و گاه افرادي که با يک يا چند واسطه از ناحية دشمنان، خود را به او نزديک کرده‌اند تا او را فريب داده و ابزار دست خود کنند.آمريکا، اسرائيل و نظام يهود و انگليس از بارزترين دشمنان سياسي و عقيدتي هستند که در راستاي مقابله با فرهنگ تشيّع يا نظام جمهوري اسلامي افراد را اجير خود مي‌کنند.

جنّي:
قرآن به صراحت و به نقل از جنّيان از موضوع ياري جستن برخي از انسان‌ها از آنان پرده برمي‌دارد:
«وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً؛1 و مرداني از آدميان به مرداني از جنّ پناه مي‏بردند و بر سركشي آنها مي‏افزودند.» برخي از مدّعياني را که اين روزها بازار نسبتاً داغي هم براي خود به راه انداخته‌اند به استناد محتواي ادّعاهايشان و نيز توانايي انجام برخي امور غيرعادي را مي‌توان متأثّر از رابطه با جنّيان دانست. بنابر ماجرايي که مرحوم آيت الله علي اکبر نهاوندي در کتاب شريف و ارزندة «العبقري الحسان» نقل کرده، داستان علي محمّد باب علاوه بر پشتوانة انگليسي آن موکلّي جنّي هم پيگير آن بوده است.

=-=-=

تأثيرات مدّعيان:


1. شبهه‌پراکني در جامعه (قلب و تحريف حقايق)
با توجّه به اينکه مدّعيان براي همراه کردن افراد با خود چاره‌اي جز قلب و تحريف حقايق ندارند و اين اتّفاق حالت ديگري از شبهه‌سازي و شبهه‌پراکني به شمار مي‌آيد، ساده‌ترين تأثيري که جريان مدّعيان در جامعه مي‌توانند داشته باشند شيوع و جريان شبهات در ميان مردم است. بديهي است اگر علما، آگاهان، افراد و نهاد‌هاي مسئول در اين راستا به وظايف خود عمل نکنند به طور طبيعي زمينه‌ساز داغ شدن بازار مکّارة مدّعيان خواهند شد و از همين روست که فرموده‌اند:
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَي الْعَالِمِ أَنْ يُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ مِنْهُ نُورُ الْإِيمَانِ؛2 وقتي بدعت‌ها ظاهر شد عالم بايد علمش را ظاهر كند و الّا نور ايمان از او سلب مي‏شود.»
انذار و تهديد به از دست دادن نور ايمان تهديدي است جدّي که عجيب است چرا هنوز بسياري آن را جدّي نگرفته‌اند و مي‌گويند همين قدر که به زندگي دنيا و آخرت خويش مشغول باشيم، بهتر است!


2. تضعيف باور بينندگان و اطرافيان سست ايمان
واقعيّت اين است که همة مردم از يک سطح ايمان برخوردار نيستند و عدّه‌اي که ايمان سستي دارند با کوچک‌ترين شبهه‌اي ممکن است دچار تزلزل، ترديد يا حتّي مسير و باور بدهند. مدّعيان، عدّه‌اي را براي نيل به اهدافشان با خود همراه مي‌سازند و جمعي ديگر که اقوام، دوستان، آشنايان و اطرافيان فريب خوردگان را با خزعبلات و اراجيف خود دچار شکّ و ترديد مي‌کنند. تنها راه نجات از آسيب‌هاي اينان تقويت باورها و اعتقادات است.

3. تقليل و تضعيف جبهة حق
نتيجة طبيعي جذب عدّه‌اي به سمت مدّعيان، اسير شبهات شدن عدّه‌اي ديگر، تلاش براي مقابله و خنثي‌سازي جريان مدّعيان، اقدامات و فعّاليت‌هاي آنان و همراهانشان و كاهش کمّي و کيفي قواي جبهة حق است. هم تعداد نيرو‌هاي فعّال اين جبهه کم مي‌شود و هم نيروي باقيماندگان به جاي آنکه صرف پرداختن به امور مهم شود، مصروف مقابله و خنثي سازي اين جريان‌ها مي‌شود.

4. زمينه ساز نفوذ، موفّقيت و سلطة دشمنان جنّي و انسي
همواره و در تمام عرصه‌هاي نبرد طول تاريخ خودي‌هاي ضعيف و ناتوان و نفوذي‌هاي هم‌دل با دشمنان زمينه‌ساز موفّقيت، پيروزي و حتّي سلطة دشمنان را بر جبهة مقابل فراهم ساخته‌اند. سلطة بهائيّان بر جان، مال و ناموس ايرانيان در سال‌هاي پاياني حکومت پهلوي از جمله مصاديق تلخ اين ماجراست که نيازي به توضيح ندارد. آموزش نيرو‌هاي ساواک براي اقرار گرفتن از نيرو‌هاي انقلابي در اسرائيل و از انواع راه‌هاي جاني، رواني و جنسي يکي از ساده‌ترين مصائبي بود که شيعيان امام زمان(ع) در شيعه خانة اهل بيت(ع) در آن ايّام تجربه کرد.

 

 

 =-=-=

علل پذيرفته شدن مدّعيان:


جهل، بي‌اطّلاعي، بي‌سوادي و خرافه گرايي:
اوّلين و مهم‌ترين علّت همراهي افراد با مدّعيان جهل و بي‌اطّلاعي آنان است. جهل، زمينه‌ساز تمام انحرافات و فسادهاست و همين افراد جاهل و گاه خرافه پسند هستند که با خرافه گرايي خود هميشه بازار رمّال‌ها، فال‌گيرها، کف‌بين‌ها و.... را داغ نگاه مي‌دارند.

هم‌سويي ادّعاها با هوا‌هاي نفساني مريدان:
پذيرش تمام احکام و قوانين ديني هم‌سو با اميال و هوا‌هاي نفساني نيست و در عرصه‌هاي مختلف شخص متدّين لازم است بخشي از خواسته‌هاي نفس را چشم‌پوشي کرده و در مسير کمال قدم بگذارد. اينکه يک مدّعي قائل به آزادي جنسي و نوشيدن مسکرات باشد يا خمس و زکات را از جانب خود مي‌بخشد يا حکم وجوب نماز و روزه را برمي‌دارد و از اين دست تغيير در احکام الهي هم‌سو با اميال و هوا‌هاي عدّه‌ايست نه براي پيروي از مدّعيان که براي يافتن راهي براي موجّه نشان دادن هوا‌هاي نفساني به آنان مي‌گروند.


بحران‌هاي شخصي:
آزمون، ابتلا و امتحان الهي براي همة انسان‌ها رخ مي‌دهد و اين طور نيست که به صرف ايمان آوردن به خدا انسان‌ها از عرصة امتحانات و ابتلائات رها شوند حتّي بنا بر برخي از آيات هر کدام از ما بنا بر مشيّت الهي براي رشد، ارتقا و حرکت در مسير کمال و ارتقا سالي يکي دوبار دچار فتنه مي‌شويم. در اين فتنه‌ها و ابتلائات راه‌هاي مختلفي مانند دعا، صبر و... توصيه شده که الزاماً همة آنها را دنبال نمي‌کنند و به جست‌وجوي راه‌هاي ميان‌بر و متفاوت مي‌گردند. بازار مدّعيان را اين دسته افراد خيلي خوب داغ مي‌کنند.

ضعف محتوايي، شخصيتي و ... در تبليغ مطالب ديني:
ضمن روايتي امام هشتم(ع) فرمودند: «اگر مردم زيبايي‌هاي کلام ما را مي‌فميدند، قطعاً از ما تبعيّت مي‌کردند.» متأسّفانه بايد اعتراف کنيم تبليغات ديني ما در تبيين جايگاه و فرهنگ تشيّع و اسلام اصيل و انقلابي چه از حيث محتوا چه از حيث مجريان حقيقي و حقوقي ماجرا آن‌گونه که بايد به انجام وظايف خود نپرداخته‌ايم.

=-=-=

نحوة همراهي مدّعيان:
افرادي که مخاطب مدّعيان قرار مي‌گيرند سطح پذيرش متفاوتي نسبت به موضوع و ادّعاها دارند و همه در يک سطح نيستند و بايد در تحليل‌هاي خود اين تفاوت سطوح را حتماً بايد در نظر داشت و همه را به يک چوب نراند. در اينجا نگاهي به مراتب مختلف اين پذيرش و همراهي‌ها خواهيم داشت:

1. شرکت در جلسات و پيگيري آثار:
اوّلين همراهي را مي‌توان شرکت مرتّب و مداوم در جلسات و پيگيري آثار اعم از سخنراني، کتاب و ... است که شايع‌ترين حالت است و الزاماً مريد در اين مرحله متوجّه نقاط شروع انحراف و آغاز زاويه‌ها نمي‌شود و به او به عنوان صاحب نظري انديشمند و ارزشمند نگاه مي‌کند.

2. قبول ادّعاها و توّهمات:
مرحلة بعد در پي آشنايي و اطّلاع شخص از ادّعا‌هاي مدّعي است. اگر وي فرد فهيمي باشد يا با افراد فهيم ارتباط برقرار کرده باشد، مي‌تواند به انحراف مدّعي پي ببرد والّا در گمراهي خود همچنان دست و پا زده و ادّعا‌هاي مدّعي را پذيرفته و آن را به طور محدود يا نامحدود براي ديگران نقل مي‌کند.

3. شرکت در مراسم آييني بدعت‌آميز:
مدّعيان بسته به ميزان انحرافاتشان جلساتي آييني برگزار مي‌کنند. نماز جماعت، زيارت، دعا و توسّل دسته جمعي، نماز جماعت همراه با طواف!، طواف دور کعبه‌هاي نوساخته (مانند حيفا و هشتگرد)، جلسات مديتيشن و ... از جمله مواردي است که در مجموعه‌هاي مدّعيان يافت مي‌شود. شخص پس از قبول ادّعا‌هاي کرامات و ارتباطات و نيابت‌ها براي قرب به مدّعي و دست‌يابي به آثار اين نزديکي از دستورات او اطاعت کرده و در جلسات آييني ياد شده حاضر مي‌شود. اين رفتار سرآغاز پذيرش مطلق و تعبّد انديشه‌اي مريد به مدّعي است و مي‌تواند تا جايي ادامه پيدا کند که او را شاخص تمام انديشه‌ها و رفتار‌هاي خويش نموده و همه چيز و همه کس را در مقايسه با او بسنجد و هر مخالف او را به چوب نفي و اتّهام براند.

4. توسّل به مدّعي:
مرحلة بعد از مراتب پيش گفته اين است که شخص براي به دست آوردن مقامات و کرامات يا حلّ مشکلات خود دست به دامان مدّعي شده تا آنچه را مي‌طلبد براي او فراهم آورد. نکتة مهم در اين مرتبه آن است که در موارد محدود و معدودي در ارتباط با جنّيان مي‌تواند بخشي از اين خواسته‌ها را فراهم کند؛ امّا در اکثر موارد افراد با تلقين به خود گمان مي‌کنند آن آثار و خواسته‌ها به دست آمده يا خود را به نفهمي زده و در عين حال که چيزي نمي‌بينند به ديگران چنين مي‌نمايانند که گويا چيزي بوده و او ديده است؛ همانند داستان «لباس جديد پادشاه»که در ادبيات داستاني اروپا از حملة داستان‌هاي مشهور به شمار مي‌آيد.

5. ارتکاب معاصي:
مدّعي که به جلب اعتماد مريدان خود ضمن مراحل قبل اطمينان حاصل کرده، آرام آرام آنان را به کنار گذاشتن يا تخلّف از دستورات شرعي به طور جزيي يا کلّي تشويق و توصيه مي‌کند.


6. خود فروشي:
اعتماد مريدان از حدّي که گذشت آرام آرام همه يا بخشي از آنچه را در اختيار دارند به مدّعي که مرادشان شده تقديم مي‌کنند. حداقل اين خود فروشي تقديم اموال منقول و غيرمنقول مانند ملک و زمين است و حداکثر آن برقراري رابطة جنسي با مدّعي است چه از طريق شرعي (ازدواج دائم يا موقّت و صيغه)، چه از راه‌هاي نامشروع (زنا، زناي محصنه، لواط و همجنس‌گرايي).

7. بي‌ناموسي و بي‌غيرتي:
مرحلة بعد از خودفروشي عرضة همسر و فرزندان و ناموس خود در اختيار منويّات و هوا‌هاي مدّعي است. با تأسّف در پرونده‌هاي مدّعيان برخي موارد را مي‌توان مشاهده کرد که يا حتّي بدون طلاق، افراد همسر و حتّي فرزندان خود را براي روابط جنسي فردي و گاه اشتراکي! در اختيار مدّعي يا ديگر پيروان او قرار مي‌دهند. توجيهات مفصّل و مستند به آيين باستاني مصري اين دست اعتقادات را در کتاب «راز داوينچي» نوشتة دن براون را که به بهانة موجه نشان دادن اين رفتارها از ناحية ماسون‌ها نگاشته شده، مي‌توانيد مطالعه کنيد.

8. عبادت ديني: سجده
بالاترين مرحلة تعبّد انديشه‌اي فرد در حالتي خود را نشان مي‌دهد که شخص نه تنها آراء و انديشه‌هاي مدّعي را پذيرفته که او را نايب امام زمان(ع)، خود امام عصر(ع)، اميرالمؤمنين(ع)، حضرت زهرا(س) و پيامبر اکرم(ص) و گاه در نهايت ناباوري خود خدا!! مي‌شمارد. علاوه بر علي محمّد باب، قاديانيّه و برخي فرقه‌هاي صوفيه که افراد براي اظهار ارادت به قطب و شخص اوّل فرقه بايد پاي او را ببوسند و بسياري ديگر در اين ايّام مي‌توان اخباري را به خاطر آورد که يک مدّعي خدايي در خوزستان و يکي ديگر در قم عدّه‌اي را به دور خود جمع کرده‌اند و پيروان بر او سجده

مي‌کنند!! آن هم پيرواني که داراي تحصيلات دانشگاهي حتّي در سطوح بالا بوده‌اند.

پي‌نوشت‌ها:
1. سورة جن(72)، آية‌ 6.
2. بحارالانوار،‌ ج 48، ص 252.

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"



در سال 1917، اسکار کالاوی (Oscar Callaway) نماینده مجلس آمریکا سخنرانی جنجال‌برانگیزی در کنگره انجام داد. 
وی فاش ساخت که چرا جی. پی. مورگان (J. P. Morgan) 12 مدیر خبری رده بالا را استخدام می‌کند. از این دوازده نفر خواسته شده بود که تأثیرگذارترین روزنامه آمریکا را مشخص نمایند. آنها باید مشخص می‌ساختند که برای کنترل خط‌مشی روزانه مطبوعاتی آمریکا به چند روزنامه نیاز است. این افراد به این نتیجه رسیدند که تنها با خرید 25 روزنامه بزرگ کشور می‌توان به این هدف دست یافت. از آن روز تاکنون استیلا بر رسانه‌های جمعی به معنی کنترل افکار عمومی کشور تلقی شده و هر کس که بدین قدرت دست می‌یابد در حقیقت مدیریت اصلی کشور را در دست دارد و امروزه روپرت مردوخ با امپراطوری رسانه بزرگ خود بر قله قدرت رسانه‌ای نشسته است. 

شبکه‌های تلویزیونی وی در آمریکا به 280 میلیون نفر و شبکه‌های ماهواره‌ای وی در آسیا به 300 میلیون نفردسترسی دارند. مجموع مخاطبین رسانه‌های مردوخ در جهان به 7/4 میلیارد نفر می‌رسند یعنی در حدود سه چهارم مردم روی زمین.


 

روپرت مردوخ واقعا کیست؟ 


وی یقینا فقط یک میلیاردر استرالیایی دست راستی نیست. وی یک یهودی و شهروند اسرائیل است. اما چرا این مسأله مهم است؟

به گفته "گوردون داف" (Gordon Duff) ژورنالیست مستقل، هم‌‌اکنون همه می‌دانند که مردوخ کنترل سیستم سیاسی آمریکا و بریتانیا را به مدت دو دهه در اختیار داشته است. وی این قدرت را داشته که رهبران ملی را انتخاب کند، سیاستگذاری نماید و قوانین دلخواه خود را به تصویب برساند.

 



مردوخ 81 ساله در کنار سومین همسرش که 40 سال از وی کوچکتر است


روپرت مردوخ یکی از بزرگترین امپراتوری‌های رسانه‌ای دنیا یعنی "نیوزکورپوریشن" (News Corporation) راریاست می‌کند که در سال 2010 بالغ بر 33 میلیارد دلار از محصولات متنوع رسانه‌ای درآمد کسب کرده بود.

این محصولات شامل فاکس نیوز (Fox News)، فاکس قرن بیستم (Fox 20th Cebtury)، داو جونز (Dov Jonez)(ناشر نشریه وال استریت ژورنال)، هارپر کالینز (Harper Collins)، مایاسپیس (MY Space)، نیویورک‌پست وصدها روزنامه و ایستگاه تلویزیونی دیگر می‌شود

 

 

 

شبکه‌های تلویزیونی وابسته به نیوزکورپوریشن و ساختمان مرکزی این شرکت

 

از اداره یک روزنامه محلی تا استیلا بر دستگاه رسانه‌ای جهانی

روپرت مردوخ فعالیت رسانه‌های خود را در آدلاید استرالیا آغاز کرد. وی بعدها شرکت‌های رسانه‌ای خود را به بازار رسانه‌ای انگلستان، آمریکا و آسیا گسترش داد.

این میلیاردر استرالیایی‌الاصل در سال 1931 در ملبورن استرالیا به دنیا آمد و به واسطه اینکه پدرش صاحب یک روزنامه محلی در این شهر بود از همان ابتدا وارد این عرصه شد. وی در دهه 1950 برای تحصیل در رشته اقتصاد، سیاست و فلسفه در دانشگاه آکسفورد به انگلیس آمد ولی پس از مرگ پدرش دوباره به استرالیا بازگشت تا مدیریت روزنامه خانوادگی را برعهده بگیرد



مردوخ در دهه 1960

وی شماره‌ای از روزنامه دیلی‌میرور را در دست دارد.

 

مشهور است که وی شامه‌ای قوی در تشخیص منابع قدرت و ثروت دارد و به همین دلیل بلافاصله با نزدیکی به مراکز قدرت فعالیت‌های مطبوعاتی و اقتصادی خود را در استرالیا گسترش داد و چند روزنامه محلی و ملی را در آن کشور به تملک خود درآورد.

 

مردوخ در سال 1969 هنگامی که گروه رسانه‌ای میرور (Mirror) انگلیس تصمیم گرفت از شر روزنامه سان (Sun) خلاص شود، از فرصت استفاده کرد و آن را خرید. سیاست‌هایی که مردوخ در مدیریت محتوای این روزنامه دنبال کرد، باعث شد خوانندگان آن روزبه‌روز بیشتر شوند به‌طوری که در سال‌های اخیر هر روز سه میلیون نسخه از آن در انگلیس به ‌فروش می‌رسد. نشریه "اخبار جهان" که وابسته به روزنامه سان است و در روزهای یکشنبه منتشر می‌شد نیز با سرمایه گذاری مروخ به یک نشریه پرتیراژ و با آگهی‌های بازرگانی فراوان تبدیل شد. تیراژ این نشریه تا زمان توقف انتشار 8.2 میلیون نسخه بود.

 

 

روپرت مردوخ در دهه 1980 و در حالی که نسخه‌ای از روزنامه تایمز را در دست دارد

 

مردوخ در سال 1973 نخستین حضور آشکار رسانه‌‌ای خود را در آمریکا با خرید روزنامه سن‌آنتونیو اکسپرس نیوز (St. Antonio Express News) اعلام کرد. اندکی بعد او نشریه استار (Star) را خرید و در سال 1976 نیز نیویورک پست را به تملک خود درآورد.

اولین یورش جدی مردوخ به عرصه تلویزیون در آمریکا صورت گرفت. وی در سال 1986، شرکت پخش فاکس (Fox Broadcasting Company) را در این کشور تأسیس نمود که به عنوان بلندگوی اردوگاه نئومحافظه‌کاران آمریکا معروف است. وی در دهه 2000، تبدیل به یکی از سرمایه‌گذاران برتر در عرصه تلویزیون ماهواره‌ای، صنعت فیلمسازی و اینترنت شده و وال‌استریت‌ژورنال (Wall Street Journal)، یکی از روزنامه‌های بزرگ آمریکا را خریداری نمود. نشریه تایم مردوخ را سه بار در لیست 100 فرد تأثیرگذار جهان قرار داد. در سال 2011، وی در لیست قدرتمندترین مردان جهان که در نشریه فوربس ارائه می‌شود حائز رتبه 38 شد. وی دارای ثروتی بالغ بر 6/7 میلیارد دلار و صدوهفدهمین فرد ثروتمند جهان است

مردوخ در کنار الولید بن طلال

شاهزاده سعودی و ثروتمندترین مرد عرب که دومین سهامدار بزرگ نیوزکورپوریشن است.

وی نقشی تعیین کننده در انتخاب مردوخ به عنوان رئیس‌ هیأت مدیره شرکت داشته است.

 

لیست دارایی‌های مردوخ

 

کمپانی‌های فیلمسازی: فاکس قرن بیستم فاکس سرچ‌لایت‌پیکچرز شبکه خانگی سرگرمی فاکس قرن بیستم استدیوهای بلواسکایز فاکس قرن بیستم اسپانیایی فاکس قرن بیستم جهانی تلویزیون فاکس قرن بیستم- استدیو فاکس در استرالیا استدیو فاکس در لس‌آنجلس استدیوهای تلویزیونی فاکس شاین گروپ

 

شرکت‌های تلویزیونی: تلویزیون فاکس قرن بیستم تلویزیون قرن بیستم فاکس‌تل کمپانی پخش فاکس- شبکه‌های جهانی فاکس شبکه‌های جهانی فاکس ایتالیا فاکس ورزشی استرالیا فاکس تله‌کلمبیا ایستگاه‌های تلویزیونی فاکس استدیوهای تلویزیونی فاکس شرکت رسانه‌ای آی‌مدی تلویزیون لاتویا مای‌نتوورک‌تی‌وی استار‌تی‌وی بریتیش‌اسکای (39 درصد سهام)

 

 

تفکیک درآمدهای نیوزکورپوریشن در سال 2010

 

شبکه‌های کابلی: فاکس‌نیوز شبکه تجاری فاکس- ورزش مدارس فاکس- شبکه فیلم فاکس شبکه اخبار فاکس شبکه فوتبال فاکس شبکه اسپانیایی‌زبان ورزش فاکس فاکس‌تل فیوول‌تی‌وی فاکس‌نت‌وورکس شبکه واقع‌نمای‌ فاکس شبکه نشنال جئوگرافیک (50 درصد سهام) شبکه اسپید شبکه ورزش جنوب تله‌سینه شبکه بیگ‌تِن (49 درصد سهام)

 

سهام تلویزیونی: بی‌اسکای‌بی (انگلستان، 39/1 درصد) اسکای دوچلند (آلمان، 49/9 درصد) اسکای ایتالیا (ایتالیا، 10 درصد) تلویزیون شبکه‌ای اسکای (نیوزلند، 43/65 درصد) فاکس‌تل (استرالیا، 25 درصد) استار تی‌وی (هندوچین، 100 درصد) تاتا اسکای (هند، 20 درصد)

 

سایت‌های اینترنتی: چندین وب‌سایت و رسانه مرتبط با کمپانی فاکس نیوزدیجیتال مدیا آتونومی (زیرشاخه سایت انتشارات هارپر کالینز) مای‌اسپیس

 

مجلات: آمریکا: مجله اسمارت سورس

 

 

استرالیا: آلفا سبک‌کانتری- گلف‌دایجست گودتیست بیگ‌لیگ بی‌سی‌ام‌ای دلیشس دوناهی فست‌آورز جی کیو گاردنینگ اینساید‌آوت لایف‌استایل‌پول لیوتوراک نوت‌بوک اوورلند مادرن‌بوتینگ مادرن فیشینگ پرنتس پیور هلث سوپر فود آیدیاز تراک تراکین لایف توویلز توویازاسکوتر ووگ ووگ سرگرمی و سفر ووگ زندگی

 

روزنامه: بریتانیا و ایرلند (این شاخه زیر نظر "نیواینترنشنال" فعالیت می‌کند): تایمز لندن، سان، اخبار جهن (که اخیرا تعطیل شد)، ساندی‌تایمز، ضمیمه ادبی تایمز

 

 

مقایسه مخاطبان رسانه‌های مردوخ و بریتانیا (میلیون نفر)

(نمودار قرمز رنگ متعلق به مردوخ است)

 

آمریکا: نیویورک‌پست بروکلین‌پیپر برانکس تایمز ریپورتر بروکلین کوریر لایف تایمز لجر وال‌استرست ژورنال وال‌استریت ژورنال اروپا وال‌استریت ژورنال آسیا بارونز مارکت‌واچ بررسی اقتصاد شرق دور اخبار داو جونز فکتیوا شاخص داو جونز

 

استرالیا: استرلین کوریرمیل ساندی میل کیرنز پست بولتن تانزویل دیلی تلگراف ساندی تلگراف هرالد سان ساندی هرالد سان ویکلی تایمز ام‌ایکس ادرود تایرز مسنجر مرکوری نورثن‌تریتوری تیبل لندز ادورتایرز

 

فیجی: فیجی‌تایمز نای لالاکی شانتی دوت (هر سه ده درصد سهام)

 

گینه نو: گینه نو پست کوریر (62/5 درصد)

 

کتاب: هارپر کالینز هارپر کالینز هند (40 درصد سهام) زاندرون (ناشر کتاب مذهبی) اینسپیریتیو (کتب مذهبی جوانان)

 


 

اعلان جنگ امپراطوری مردوخ به ایران

 

مردوخ اخیرا وارد بازار رسانه‌ای فارسی‌زبان نیز شده است و سعی دارد با راه‌اندازی و پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده فارسی توجه بینندگان فارس‌زبان بالاخص ایرانی را معطوف به شبکه‌های خود نماید تا نیات شوم خود در مورد مخاطبین ایرانی نیز به اجراء گذارد. اولین شبکه‌ فارسی مردوخ، فارسی 1 نام دارد که در مرداد 1388 شروع به فعالیت نموده و به دوبله و پخش سریال‌های خارجی عمدتا آمریکایی و کره‌ای پرداخته است.

 

 

آرم شبکه فارسی 1 که به پخش سریال‌های دوبله فارسی می‌پردازد

 

زمزمه، دومین شبکه تلویزیونی سرگرم‌کننده عمومی و رایگان فارسی‌زبان در خاورمیانه است. این شرکت حاصل سرمایه‌گذاری بخش آسیایی نیوزکورپوریشن و گروه رسانه‌ای موبی است. در ماه می ۲۰۱۱، سهم سرمایه‌گذاری هر یک از این شرکت‌ها ۵۰ درصد اعلام شد. زمزمه همانند شبکه خواهر خود فارسی۱، ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته به پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده تلویزیونی با دوبله فارسی می‌پردازد. دفتر مرکزی این شبکه تلویزیونی در شهر رسانه‌ای دبی واقع شده است. استراتژیست‌ها و تحلیلگران در مورد محتوای برنامه‌های این شبکه‌ها هشدارد داده و آنها را در راستای افزایش تأثیرگذاری بر نوع اندیشه و هویت مخاطبین ایرانی بالاخص نسل جوان کشور معرفی می‌کنند. در کل می‌توان اهداف این شبکه‌ها و سریال‌ها را به صورت خلاصه اینچنین عنوان نمود: ترویج سبک زندگی غربی با ظاهری شرق پسند، القای پیام های لیبرال فمینیستی، تبلیغ روابط نامشروع و غیراخلاقی و قبح زدایی از گرایشات هم جنس‌بازی و ترویج آن.

 

 

آرم شبکه فارسی زمزمه، دومین شبکه مردوخ برای فارسی‌زبان‌ها

 

در آبان ماه سال جاری، شبکه نشنال جئوگرافی آمریکا نسخه فارسی زبان شبکه خود را راه‌اندازی نمود که به ادعای مدیران این شبکه قرار است 15 میلیون بیننده در سراسر خاورمیانه به آن دسترسی داشته باشند. هرچند هنوز این شرکت مستقر در آمریکا مقر پخش برنامه‌های فارسی‌زبان خود را مشخص نکرده است اما به نظر می‌رسد که این برنامه‌ها از شهر ابوظبی امارات متحده پخش می‌شود. این شبکه فارسی‌زبان همانند نسخه انگلیسی خود به پخش برنامه‌هایی در مورد طبیعت، علم، فرهنگ، تاریخ و باستان‌شناسی می‌پردازد.

 

لازم به ذکر است که شبکه نشنال جئوگرافی در سال 2001 پخش برنامه‌های خود را آغاز نمود. نیمی از سهام این شبکه در انحصار شرکت نیوز کورپریشن است.

 

 

شبکه فارسی نشنال جئوگرافی به پخش برنامه‌های مستند و سرگرم‌کننده به زبان فارسی می‌پردازد

 

مردوخ طرفدار جنگ‌طلبان واشنگتن

 

بلافاصله پس از آغاز جنگ عراق، روزنامه نیویورک‌تایمز نوشت: "جنگ باعث شد قدرت مردوخ 72 ساله به طرز چشمگیری افزایش یافته است... در ماه‌های اخیر تمام رسانه‌های انگلیسی‌زبان تحت کنترل وی به ترویج و انتشار عقاید جنگ‌طلبانه وی پرداخته‌اند، و بین ترتیب نظرات وی در جهان انگلیسی‌زبان در صدر دیدگاه‌های مرتبط با جنگ تحت هدایت آمریکا در عراق قرار گرفته است." قابل ذکر است که شبکه تلویزیونی خبری فاکس‌نیوز به علت خط‌مشی جنگ‌طلبانه‌ای که دارد در عرصه رسانه‌ای از شهرت خاصی برخوردار بوده و به عنوان بلندگوری نئومحافظه‌کارها شناخته می‌شود. مردوخ در سال 2003 پس از حمله آمریکا به عراق گفته بود: "ما نمی‌توانیم هم‌کانون عقب بنشینیم من فکر می‌کنم که بوش رفتاری کاملا اخلاقی و کاملا درستی دارد." وی قبل از آغاز جنگ در مصاحبه‌ای با روزنامه نیویورک چنین گفته بود: " در تاریخ از بوش به عنوان یک رئیس‌جمهوری بزرگ یاد خواهد شد و یا اینکه وی سقوط کرده و خواهد سوخت. من خوشبین هستم که وی به وضعیت اول دست خواهد یافت. وی شخصیت بسیار والا و تواضعی عمیق دارد."

 

جرج گالوی (George Galloway) نماینده ضد جنگ و ضد صهیونیست مجلس انگلستان در سخنرانی خود قبل از حمله به عراق با انتقاد از حمایت رسانه‌های تحت امر مردوخ از جنگ و حمله آنها به مخالفین جنگ، گفت: "بهتر است مردوخ از میهن‌پرستی حرفی نزند، فردی که در پانزده سال گذشته سه میهن داشته است." اشاره به تابعیت آمریکایی، استرالیایی و اسرائیلی وی.

 

تد ترنر (Ted Turner)، بنیانگذار "شبکه اخبار کابلی" (CNN) و مدیر سابق این شبکه اعلام داشت که مردوخ با استفاده از خروجی‌های رسانه‌ای شرکت نیوز کورپوریشن به مانند فاکس‌تی‌وی از حمله به عراق حمایت نمود. وی با اعلام اینکه این جنگ به نفع روزنامه‌ها و شبکه‌های مردوخ است گفت: "من این جنگ را جنگ مردوخ می‌خوانم." این در حالی است که جانبداری‌های شبکه فاکس‌نیوز حتی صدای گرگ دایک (Greg Dyke) مدیر کل وقت شبکه بی‌بی‌سی را نیز درآورد. وی گفت: "ما هنوز هم زمانی که شدت جانبداری‌های سیاسی شبکه فاکس‌نیوز ا می‌بینیم دچار تعجب می‌شویم."

 

خواب‌های نفتی مردوخ برای عراق

 

مردوخ خود به مهمترین دلیلی حمایتش از حمله به عراق اذعان نموده است: نفت. در حالی که سیاستمداران آمریکایی اهمیت نفت را در جنگ تکذیب می‌کنند، مردوخ تا بدین حد احتیاط پیشه نکرد. وی معتقد بود که سرنگون ساختن رهبر عراق باعث کاهش قیمت نفت خواهد شد. مردوخ قبل از آغاز جنگ گفته بود، "مهمترین چیزی که ان جنگ عای جهان خواهد کرد اقتصاد است... نفت بشکه‌ای 20 دلار." وی بعدها لاف‌زنی‌های خود را ادامه داده و افزود: "اگر عراق پشت سر ما قرار گیرد، همه دنیا از نفت ارزان بهره خواهد برد و این خود بزرگترین انگیزه است." (گاردین، 2002/17/03)

 


 

مردی که سیاست و اقتصاد را در هم آمیخت

 

جیمز فالوز (James Fallows) از ماهنامه آتلانتیک (Atlantic Monthly) معتقد است که بخش اعظمی از فعالیت‌های مردوخ "در جهت استفاده از نفوذ سیاسی برای دستیابی به اهداف مالی انجام می‌گیرند." به بیان دیگر وی از رسانه‌های خود برای پشبرد برنامه‌ای سیاسی استفاده می‌کند که برای وی سودآور خواهد بود. برای مثال در انتخابات سال 2001 وی از مشی محافظه‌کارانه خود عدول کرده و از تونی بلیر حمایت نمود. تمام روزنامه‌های وابسته به نیوزکورپورین در انگلستان نیز که در حدود 35 درصد روزنامه‌های انگلستان را تشکیل می‌دهند از همین سیاست پیروی نمودند. بلیر از قانونی حمایت می‌کرد که بر اساس آن: "محدودیت‌های افراد خارجی برای مالکیت رسانه‌ها کاهش یافته و ناشرین روزنامه‌های بزرگ می‌توانستند یک ایستگاه تلویزیونی نیز تدارک ببینند." منتقدین بلیر از این قانون به عنوان "بند مردوخ" یاد می‌کردند زیرا بیش از هر چیز در راستای منافع نیوزکورپوریشن قرار داشت. این غول رسانه‌ای با مارگارت تاچر، جرج بوش و حتی جیمی کارتر نیز همکاری اقتصادی داشت.

 


 

سیستم جاسوسی شخصی

 

رسوایی شنود گسترده تلفنی توسط نشریه "اخبار جهان" (News of the World) متعلق به شرکت نیوز کورپوریشن موجی از خشم و نفرت را در میان اکثر مردم انگلیس ایجاد کرده و این کشور را با بحرانی جدی مواجه نمود.

 

بر اساس افشاگری‌های صورت گرفته، نشریه "اخبار جهان" طی یک دهه گذشته اقدام به جاسوسی و شنود غیرقانونی تلفن‌ها، صندوق های صوتی و ایمیل های هزاران نفر از شهروندان انگلیسی و از جمله شخصیت‌های مشهور این کشور کرده است.

 

موضوع جاسوسی خبرنگاران و دیگر عوامل این نشریه از تلفن های افراد مشهور برای نخستین بار در سال 2006 میلادی و پس از افشای استراق سمع تلفن‌های برخی از اعضای خانواده سلطنتی انگلیس علنی شد که پس از تشکیل دادگاه یکی از خبرنگاران این نشریه و همچنین یک کارگاه خصوصی در سال 2007 به زندان محکوم شدند. پرونده جاسوسی که در ابتدا تصور می‌شد فقط علیه افراد مشهور انجام شده با افشاگری‌های بعدی وارد مرحله تازه‌ای شد و به یک بحران ملی و رسوایی بزرگ در انگلیس تبدیل گردید.

 

افشاگری‌های اخیر نشان داد که علاوه بر افراد مشهور تعداد زیادی از مردم عادی و بویژه قربانیان حوادث جنایی و تروریستی و بستگان نزدیک آنان هدف جاسوسی و استراق سمع کارکنان "اخبار جهان" قرار داشته‌اند.

 

همچنین تلفن‌ها، صندوق‌های صوتی و ایمیل‌های تعدادی از اعضای خانواده نظامیان کشته شده در عراق و افغانستان نیز توسط عوامل این نشریه هک شده بود. مردوخ که به صورت شخصی برای حل و فصل این موضوع وارد شده بود، در جلسه‌ای در مجلس عوام انگلستان هر گونه دست داشتن در این اقدامات را رد نمود. نکته جالب تعطیلی این نشریه از جانب مردوخ بود که بدین ترتیب یکی از قدیمی‌ترین نشریات انگلستان با بیش از 150 سال سابقه و 7/5 میلیون خواننده به کار خود پایان داد.

 



در گذشته نیز مسائلی پیرامون معماری فراماسونری ساختمان مجلس شورای اسلامی مطرح شده بود ولی هیچکدام از پیگیری های دوستان سایبری به نتیجه نرسید.چون انگار هیچگونه دسترسی به اسنادی که نشان دهد معمار یا مهندس اصلی نقشه پروژه ساختمان مجلس چه کسی بوده امکان پذیر نیست...!!!!!!

 

شکل بیرونی ستختمان مجلس شورای اسلامی از بالا به شکل نماد اصلی فراماسونری است(گونیا و پرگار).همچنین مشهود بودن دیگر نمادها مانند تعداد پنجره ها که سیزده عدد می باشد....

 

بدنه این ساختمان مربع مربع (مانند صفحه شطرنج و به تعداد خانه های شطرنج !!!) می باشد و پنجره های به کار رفته سیاه و سفید هستند...!!!!

 

اگر به بدنه ساختمان توجه کنید متوجه می شوید که مانند بدنه اهرام ثلاثه به قسمت های موازی  تقسیم شده است (به تعداد سیزده خط موازی همانند اهرام ثلاثه)

 

این ساختمان به صورت هرم برش خورده می باشد. اضلاع آن به گونه ای طراحی شده اند که اگر از گوشه های متفاوت به ساختمان نگاه کنید متوجه تغییر نوع شیب ساختمان به گونه ای که ضلع دیگر فراتر از راس را نشان خواهد داد، می شوید.

 

تصاویر زیر کاملاً گویا هستند...

 

 

 

 

 



دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:دجال کیست؟ دجال چیست؟, :: 17:17 ::  نويسنده : رضا


 

در بخش اول و دوم مطالبی را منتشر کردیم که بعد از بررسی های فراوان متوجه شدیم که همه ی آن ها اتفاقی بوده اند ! مثلا در نشان دادن دو ستون و نشان درجه ۳ ماسونی در زمان مذکور، نشان ستاره صهیون در قالب سایه بر روی دیوار . نشان بز در سریال های قبلی این گروه . به تصویر کشیدن ستون های ماسونی ، همه و همه اتفاقی بوده و احتمالا نگارنده مطلب توهم توطئه داشته !

به هر حال احتمال یک در ملیارد هم خود یک احتمال است . هرچند که وقوع آن بسیار ضعیف به نظر میرسد . بنابر این فرض اتفاق برای همه این رویداد ها جایز است و یقینا (!!!) هم اتفاقی بوده است !

 

عکس روی کاور مجموعه هفتم قهوه تلخ که به طور کاملا اتفاقی، دو نفر از بازیگران، فقط چشم چپشان نمایان است . این که نماد چشم چپ به چه معناست در قسمت دوم به آن پرداخته شده است .

—————————-

 

در این تصویر یکی از بازیگران که به به دلیل فریب خوردن از دست کاراکتر “بلوتوث” به زمین افتاده، در حال بیهوشی کلماتی رامیگوید که به طور کاملا اتفاقی، این کلمه شباهت بالایی به کلمه ” کابالا ” دارد. (این نشان رو چند نفر از محققین نیز تایید کرده اند) . این اتفاق در قسمت نوزدم افتاده است که البته کاملا اتفاقیست !

اما کابالا چست ؟ کابالا به بیان ساده، پدربزرگ تفکر فراماسونری است . که در واقع تفکر فراماسونری، اکثر نماد ها و عقاید خود را از کابالا گرفته است .

—————————-

 

در یکی از پلان ها در یکی از قسمت ها به طور کاملا اتفاقی در دقیقه ۱۳ و ثانیه ۱۱ ،تصویر از دو ستون، گرفته میشود که اگر فرض کنیم که طراحی ستون ها ماسونی نیست اما چه جالب است که در چه دقیقه ای اتفاق می افتد . اعدادی که برای فراماسون ها و گردانندگان اصلی آن یعنی یهودیان منحرف، اعدادی مقدس است .

چرا ۱۱ و ۱۳ برای یهودیان منحرف (گردانندگان فراماسونری ) مقدس است ؟

عدد ۱۱:

 

آنان معتقد اند که در ابتدای ورودی معبد سلیمان دو ستون یکی به رنگ سفید و دیگری به رنگ قرمز قرار داشته است و حال اگر این دو ستون را در کنار هم بگذاریم میشود دو تا ۱ و این دو تا ۱ در کنار هم عدد ۱۱ را تشکیل میدهند. نام این دو ستون بوآز و جاشین است . در واقع این دو ستون دروازه وردی جن ها به دنیای انسان هاست .

 

عدد ۱۳ چرا مقدس است ؟

. در زمان یکی از پادشاهان ایرانی -احتمالا- خشایار شاه، در آن زمان قرار بوده که به روم حمله بشود. یکی از وزرا یا نزدیکان شاه، گوشزد میکند که کشور الان نیاز به حمله به روم را ندارد و شاید امپراتوری تضعیف شود و شاه نیز قبول میکند که حمله نکند. اما یهودیان چون با رومی ها دشمنی داشتند و دشمن دیرینه یکدیگر بودند؛ میخواستند که شاه به روم حمله کند. برای این کار طی نیرنگی به شاه نزدیک شدند و پس از خوراندن شراب به شاه در روز ۱۲ فروردین، حکم قتل ۷۷ هزار ایرانی که مخالف یهودیان دربار بودند را از شاه گرفتند و روز ۱۳ فروردین حکم را اجرا کردند. به خاطر همین است که ۱۳ برای ایرانی ها نحس است و به همین دلیل ۱۳ از اعداد مقدس آنان شد چرا که آن دو نفر یهودی در روز ۱۳ خدمت بزرگی به قوم یهود کردند که البته قبر این دونفر هم اکنون در همدان است و در پروژه از نیل تا فرات اسرائیل، میخواهند این قسمت از ایران را جدا کنند چرا که مقدس ترین مکان بعد از اورشلیم، همین منطقه درهمدان است.

—————————-

 

این تحلیل جالب رو یکی از بازدید کنندگان برای ما فرستادن که جای تامل داره . اما قبلش بگم که اتفاقیه ها!

سلام
خسته نباشید
با توجه به نقدی که بر قهوه تلخ نوشتید خواستم دیدگاهی شخصی را برایتان بازگو کنم :
در برخی قسمت های این مجموعه بابا شاه در انی می میرد و کافی است فردی پیدا شود تا چند بار در صورتش فوت کند تا این پیرمرد جانی دوبار بیابد ( ناگفته نماند که هربار به هنگام روی دادن چنین اتفاق حتما براین موضوع تاکید میشود که وی مرده و با انجام دادن این فعل حتما زنده خواهد شد ) مرا به یاد معجزه ی حضرت عیسی (ع) می اندازد که با دم مسیحایی خود در مرده می دمیدند و مرده حیات مجدد می یافت لازم به ذکر است که میدانیم امام زمان (عج) به هنگام ظهور با خود میراث تمامی پیامبران را به همراه دارند
.

ولی ما معتقدیم این کار اتفاقی (!) با اون معجزه عیسی (ع) تقارن دارد .

—————————-

در هنگام ورود کاراکتر “بلوتوث” به داستان، وی شعری میخواند که بسیار عجیب است . که چه قدر جالب است که یک یونانی چنین شعری را درباره مشرق و سرزمین امن و موعود میخواند :

 

سرزمین امن و قرار ؟ پرندگان مهاجر ؟ . چقدر جالب و اتفاقیه که این جملات ما را به یاد رژیم اسرائیل می اندازد . که مردمانش مهاجرانه به آنجا رفتند . البته این فقط یک تحلیل است نه تعمیم و همه میدانیم که اتفاقی است .

—————————-

 

در هنگام ورود کاراکتر بلوتوث به داستان وی به یکی از بازیگران، یک زیتون میدهد . چقدر جالب است که زیتون (اگر اشتباه نکنیم )عبری آن همان “موسی” (ع)، پیامبر قوم یهود میشود  . و به طور اتفاقی زیتون در پشت دلار های آمریکا به شکل جالی به کار رفته مثلا در پشت یک دلاری در سمت راست ۱۳ برگ زیتون دیده میشود. البته تا آنجا که بررسی کردیم در طرح های قدیمی هیچ کدام از تاج هایی که سزار های یونانی بر سر میگذاشتند میوه زیتون نداشت شاید هم ما ندیدیم !

 

 

—————————-

در پلان های متعدد این سریال کاراکتر بلوتوث مدام دست راست خود را به بالا میبرد که بسیار بسیار اتفاقی با یاد واره جرج واشنگتن (ماسون اعظم که دارای نشان ۳۳ ماسونی بود ) در آمریکا تقارن دارد . البته خود مردم آمریکا هم از دیدن این یادواره در هنگام رونمایی تعجب کردند.

 

و آدم تعجب میکنه که چقدر جالب و اتفاقی است که یادواره جرج واشنگتن هم با مجسمه بز بافومت شباهت بالایی دارد :

 

این  شباهت را در خود وبسایت های انگلیسی زبان هم بررسی کردن  بسیار جالب و قابل تامل بود  . اما اونم اتفاقیه .

(ضمیمه ۱۳۸۹/۱۰/۲۶)

یکی از دوستان محقق خواستن که این عکس در مطلب درج بشه که البته اتفاقیه .

این تصویر نماد حالت ایستادن ماسون های اعظم (آنان که درجه ۳۳ دارند) است این فقط یه نکته بود حالا واقعا چه ارتباطی داره ؟ هرکس خود میداند. و البته حتی اگر هم ارتباط داشته باشد کاملا اتفاقی است .

 

—————————-

یکی دیگر از سخنان اتفاقی و جالب کاراکتر بلوتوث سخنانی که در باب کشتن افراد میزند :

 

 

چقدر واقعا جالب و اتفاقی است که تنها کسی که از آغاز خلقت تاکنون چنین کاری کرده کسی نیست جز شیطان ! و بسار جالب است که در هنگامی که بلوتوث میخواهد از کاخ برود؛ او میگوید من رو هرگز با این ها مقایسه نکن من از همه این ها بدترم ! .

—————————-

 

انگار مسائل جالب در این سریال تمامی ندارد. دریکی از پلان ها، به طور کاملا اتفاقی در دقیقه ۱۳، بلوتوث به یکی از بازیگران میگوید که بند پشت لباس من رو ببند. هنگامی که کاراکتر مذکور در حال بستن بند است یک نشانی شبیه هلال در پشت بلوتوث میبیند که این نشان، علامت فردی است که قرار است این مملکت رو به اوج اقتدار خودش برساند  . چقدر اتفاقی این حرکت به امام زمان (عج) تشابه دارد که بر روی صورت خود یک خال دارد و قرار است بیاید تا جهان را از دست ظالمان خارج سازد . چه قدر اتفاقی!!!

—————————-

 

و باز هم چقدر اتفاقی، هنگامی که بلوتوث از یکی از نگهبانان نامش را میرسد وی میگوید که نامش “داوود ” است . بعد بلوتوث در هنگامی که سر به آسمان دوخته است میگوید ” چه اسم زیبایی ” و بسیار جالب است که در زمان ۲۲:۲۲ اتفاق می افتد.

اما داوود کیست ؟ داوود همان پیامبری است که فراماسون ها به آن پادشاه میگویند و حتی نام یکی از شهر هایشان را به این نماد گذاشته اند. مثلا تا به حال تعجب نکردید که واشنکتن دی سی (Washington DC) دی و سی آخر به چه معناست ؟ به معنی “David Capital ” یعنی پایتخت داوود است .

و عدد۱۱ (مقدس ترین عدد) وضرایب آن هم از مهم ترین اعداد فراماسون هاست و اون رو به کار میبرن مثلا :

جنگ ۲۲ روزه غزه

-جنگ ۳۳ روزه لبنان

-اسرائیل در مدار ۳۳و ۳۳ شمالی قرار دارد

-آفریقای جنوبی در مدار ۳۳ و ۳۳ جنوبی قرار دارد.( به بازی های جام جهانی در این منطقه که البته نماد های ماسونی در آن به کار رفته است توجه کنید)

-انداختن بمب هیراشیما در مدار ۶۶(۳۳+۳۳) و ۳۳

-حمله نظامیان آمریکایی در اوایل انقلاب در طبس در مدار ۳۳ درجه ( جالب اینجاست که بسیاری از فرمانده های آمریکایی صحرای سمنان را برگزیده بودند اما چون طبس در مدار ۳۳ بود ترجیه دادند درآن منطقه فرود آیند)

-منطقه برمودا که لژهای ماسونی زیادی آنجاست در مدار۶۶ و ۳۳ قرار دارد.

-در نظام فراماسونری که عموما در غرب حاکم است هیچ فردی به قدرت نمیرسد مگر این که فراماسون باشد و البته روئسای جمهور ضد فراماسونری کشته میشوند. مانند :

- کشته شدن آبراهام لینکلن در صندلی شماره۳۳ تئاتر
- کشته شدن جان.اف.کندی در شهر دالاس ایالت تگزاس در مدار ۳۳ درجه

چقدر اتفاقی!!!!!!

—————————-

در قسمت ۱۵ در دقیقه ۱۸ کاراکتر برزوخان عدد ۹۱۱ را به کار میبرد. چقدر جالب چه اعدادی .و چقدر جالب است که در حادثه کاملا اتفاقی یازدهم سپتامبر این حادثه در روز ۹ و ماه ۱۱ انجام شد و دقیقا چه قدر اتفاقی ۹۱۱ روز بعد انفجارات مادرید اتفاق افتاد و واقعا اتفاقی در نهمین سالگرد ماجرای فروریختن برج های منهتن، قرآن سوزی های متعددی انجام پذرفت . چقدر اتفاقی .

 

چرا ۹ مقدس است ؟

 

در افسانه های ماسون ها آمده است که” هیرام ” معبد سلیمان (از نظر یهودیان فراماسون، حضرت سلیمان پیامبر نبوده بلکه جادوگر بوده و به او شاه سلیمان می گفتند) را ساخته است. درواقع ناظر بر ساخت معبد بوده است. عده ای (به دلیل نگفتن چند اسم رمز) هیرام رامیکشند و بدن او را قطعه قطعه میکنند. در همین میان، ۹ ماسون قطعه های بدن هیرام را به هم میچسبانند و هیرام زنده میشود و به همین خاطر عدد ۹ برای ماسون ها مقدس میشود . و تحلیل دیگری که ۹ را مقدس میکند این است که عدد ۹ کنایه از معجرات ۹ گانه موسی (ع) است . که نشان درجه ماسونی هم کنایه از دست نورانی موسی است، هنگامی که آن را در لباس خود میکرد.

—————————-

« سمت راست تصویر آنتوان زندر لاوی موسس شیطان پرستی نوین و کلیسای شیطان »

 

یکی از بازدید گنندگان در رابطه با استفاده از “مار ” در سریال مرد دوهزار چهره و فیلم “همیشه ای یک زن درمیان است” اشاره کرد که به طور اتفاقی آقای مدیری ،در اون سریال ها به ایفای نقش پرداخته است .

چرا مار برای ماسون ها مقدس است ؟

آنان مقعتقد اند، هنگامی که شیطان از بهشت رانده شد در دهان مار قرار گرفت و وارد بهشت شد و توانست انسان را فریب دهید و به همین دلیل شیطان به مار خیلی مدیون است . و فراماسون ها چون غیر مستقیم از خود شیطان تبعیت میکنند، این نماد را به خاطر احترام به پادشاهشان (شیطان ) به کار میبرند .



درباره وبلاگ

خدا : حرمت بنده من از حرمت کعبه بالاتر است . ***************** قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است یازده بار شمردیم و یکی باز کم است این همه آب که جاریست، نه اقیانوس است عرق شرم زمین است که سرباز کم است..... خ
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نور و آدرس soltanh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان